امام علی علیه السلام

اِصبِر عَلى مَرارَةِ الحَقِّ وَ ایاک اَن تَنخَدِعَ لِحَلاوَةِ الباطِلِ

تلخى حق را تحمل کن، و مبادا که فریب شیرینى باطل را بخورى.

سخنرانی دکتر علی لاريجانی؛ اسلام واقعی را بايد از طريق حوزه های علميه شناخت

 

   اشاره:دكتر علي لاريجاني، در سال 1336 چشم به جهان گشود. پدر او مرحوم آيت الله العظمي ميرزا هاشم آملي از علماي برجسته حوزه هاي علميه نجف و قم و از مراجع بزرگ شيعه به شمار مي رفت. لاريجاني با هوش وافر خود تحصيل را آغاز كرد و همزمان با تحصيل در مقطع متوسطه، به شركت در مبارزات عليه رژيم ستم شاهي پرداخت. او در سال 58 در مقطع ليسانس با رتبه اول در رشته رياضيات و علوم كامپيوتر از دانشگاه صنعتي شريف فارغ التحصيل شد و سپس درجه كارشناسي ارشد و دكتري خود را در رشته فلسفه غرب از دانشگاه تهران اخذ نمود.

لاريجاني با پيروزي انقلاب اسلامي به سازمان صدا و سيما رفت و پس از تصدي سمت مديركلي برون مرزي، در سال 60 به رياست اين سازمان منصوب شد. او در مقطع تصدي خود بر سازمان صدا و سيما طي سال هاي 60 تا 61 كه با دوران جنگ تحميلي و جريانات انحرافي داخلي همزمان شد، تلاش كرد تا نقش محوري اين سازمان را در ميان نيروهاي انقلابي حفظ كند.

دكتر لاريجاني طي سال هاي 61 تا 70 در سمت هايي چون معاونت وزارت كار و امور اجتماعي، معاونت وزارت پست،  تلگراف و تلفن و جانشيني ستاد كل نيروهاي مسلح به فعاليت پرداخت. او در سال 1370 به عنوان وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي به مجلس شوراي اسلامي معرفي و با راي قابل توجهي برگزيده شد. لاريجاني تا سال 72 در اين سمت مشغول به خدمت بود و در اين سال با حكم مقام معظم رهبري به عنوان رئيس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران منصوب شد.

فعاليت دكتر لاريجاني در سازمان صدا و سيما، كه حدود 10 سال به طول انجاميد، با پيشرفت هاي چشم گيري براي اين سازمان همراه بود.

با اتمام فعاليت لاريجاني در سازمان صدا و سيما، وي در سال 84 به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي منصوب شد و در پيشبرد پرونده هسته اي ايران نقش موثري ايفا كرد.

او پس از فعاليتش در شوراي عالي امنيت ملي با دعوت مراجع تقليد قم در انتخابات دوره هشتم مجلس شوراي اسلامي از حوزه قم كانديدا و با كسب 73 درصد آرا به عنوان نماينده مردم قم در مجلس شوراي اسلامي برگزيده شد. او سپس از سوي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به عنوان رئيس اين نهاد انتخاب شد. عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام و شوراي عالي انقلاب فرهنگي از جمله سمت هاي ديگر دكتر لاريجاني به شمار مي رود.

دكتر لاريجاني در مدت فعاليت خود به عنوان نماينده ی مردم قم در مجلس و رئيس مجلس شوراي اسلامي تلاش هاي بسياري براي رفع عقب ماندگي هاي قم به كار بست كه از جمله آن ها مي توان به پيگيري هاي وي در جذب بودجه براي پروژه قطار شهري قم، راه اندازي دانشگاه صنعتي در قم و پيشبرد طرح انتقال آب از سرشاخه هاي دز به قمرود اشاره كرد.

اسلام واقعی را بايد از طريق حوزه های علميه شناخت

چكيده:

در نوشتار حاضر که متن سخنراني علي لاريجاني مي باشد رشته ي سخن با بيان تفاوت انقلاب اسلامي با انقلاب مشروطه و نهضت ملي شدن صنعت نفت آغاز شده و عدم وجود فکر اصيل اسلامي در طول نهضت را عامل انحراف آن برشمرده است. وي معتقد است؛ اولي به استبداد پهلوي و دومي به کودتاي سياه منجر شد. لاريجاني، سپس به بيان چهار ويژگي خاص انقلاب اسلامي مي پردازد:

1. ايمان، که آن را عامل تفاوت با بلشويک ها، انقلاب فرانسه، فرقان و منافقين مي داند. وي تفسير عدالت و ضد ظلم بودن به معناي اسلامي آن و پيروي از مراجع تقليد و حوزه هاي علميه را مانع انحراف انقلاب دانسته است 2. اسلام واقعي، که بر خلاف دعوت بر انسان محوري و اصالت تلذذ در مکتبهاي ليبراليسم و سکولاريسم، تکامل خود را در اجتماع مي بيند. 3. خصوصيات جهادي، که سبب عزت انقلاب شده است 4. عدالت خواهي به معناي اسلامي، که تلاش هميشگي بر اين بوده تا شرايط براي شکوفايي استعدادهاي مختلف آماده شود.

کليدواژه ها: انقلاب اسلامي، ايمان، اسلام واقعي، جهاد، عدالت خواهي.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهم صلّی علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم

این ایام که مصادف است با دهه ی فجر انقلاب شکوهمند اسلامی و هم چنین این جلسه که مزین به یاد شهدای شهر قم است، از دو جهت باعث افتخار برای همه ماست؛ این دو موضوع به هم مربوط هستند، عزت مندی انقلاب در پناه جان فشانی این مجاهدان فی سبیل الله رخ داد و این انقلاب بود که مسیر را برای این حرکت شتابان شهدا فراهم کرد. از این جهت این جلسه ی بسیار پُرمعنویتی است. امشب هم که شب 22 بهمن و یادآور خاطرات بسیار بزرگ برای ملت ایران است. از سالی که امام بزرگوارمان نهضت را در قم آغاز کردند و این افتخار نصیب مردم قم شد، 47 سال می گذرد. از لحظه ای که در مقابل دیکتاتوری سیاه پهلوی، امام فریاد آزادی خواهی زد و مراجع بزرگ و روحانیت در قم علمدار این نهضت شدند، و موجی در تمام سرزمین ایران ایجاد کردند که به انقلاب بزرگ ایرانی منجر شد. انقلاب ما در سال 57 از یک جوهره ی دینی برخوردار بود و این در تمام مراحل، اثرات خودش را گذاشت.

تفاوت انقلاب ايران با ساير انقلاب ها جوهره ديني آن است

تفاوت انقلاب اسلامی با سایر نهضت هایی که در دوره های مختلف ما با آن مواجه بودیم، در این دینی بودن انقلاب بود، نهضت مشروطه هر چند با حضور مراجع و علمایی از تهران و بعضی از مراجع نجف آغاز شد، و از این جهت یک نهضت مقدسی بود، و آرمان های خوبی داشت، اما با تحریک عده ای از منورالفکر ها با بست نشینی عده ای در سفارت انگلیس مواجه شد. بعد هم منورالفکر ها مسیر حرکت مشروطه را عوض کردند و کار را از دست روحانیت گرفتند. مسیر مشروطه به سمت

غرب زدگی رفت و باعث شد که سلسله ی استبدادی قاجار تبدیل به سلسله ی استبدادی و منحرف و وابسته ی پهلوی شود. در نهضت ملی شدن نفت هم که باز یک عالِم دینی پرچمدار بود، به خاطر اختلافاتی که پیش آمد و باز دسائسی که انگلیسی ها و آمریکايی ها و غرب زده ها راه انداختند، حرکت از مجرای اصلی خودش جدا شد و به کودتای سیاه منجر شد. اما جریانی که امام با پشتوانه ی فکری اصیل اسلامی که روحانیت و مراجع فراهم کرده بودند آغاز کرد، از یک فراست و تیزبینی برخوردار بود. هر چند در همان زمان هم، روشنفکران و احزاب مختلف با کراهت به این حرکت نگاه می کردند؛ چه مارکسیست ها و توده ای ها، چه جریان های لیبرالی. اما امام راهش را، و ملت را درست شناخته بود و یک مسیر صحیح بر اساس فکر اسلامی را پایه گذاری نمود. هر چند، در بدو پیروزی انقلاب و روزهای اول شاهد همین نگاه های مسموم بودیم.

انقلاب ايران با جوهره ديني و حركت اصيل روحانيت پيروز شد

مجلاتی که احزاب و گروه ها و گروهک های مختلف داشتند، و چوب لای چرخ حرکت انقلاب می گذاشتند، و هم چنین حرکت هایی که غرب و بعضی از کشور های منطقه علیه انقلاب راه انداخته بودند، صعوبت کار انقلاب را نشان می داد، که اگر بر بستر فکر اسلامی با آن حرکت اصیل روحانیت، استوار نبود، در همین پیچ و خم ها دچار مشکل می شدیم. لذا باید از گذشته درس بگیریم، به تاریخ گذشته که نگاه می کنیم، می بینیم نهضت های گذشته وقتی عقیم شدند که از منهج صحیح اسلام و حرکت اصیل روحانیت خارج شدند. اما، انقلاب ما با همین اصالت و جوهره ی دینی پیروز شد و اگر در این 31 سال در مقابل امواج مختلف توانست

مقاومت کند و به حرکت مسلمین حیاط دهد، به خاطر همین جوهره ی ایمانی بود. این نکته ی فوق العاده مهمی است. سنگ اندازی هایی که امروز در مسیر حرکت انقلاب می کنند ـ چه آمریکايی ها، چه انگلیسی ها و چه بعضی از منحرفین ـ به خاطر همین است که، حرکت انقلاب ما از یک جوهره ی دینی برخوردار است. سعادت انقلاب ما هم در گرو همین نکته است. این را باید بشناسیم، از آن صیانت کنیم، انقلاب اسلامی ما چند خصوصیت دارد که در این جلسه آن ها را متذکر می شویم:

امام انقلاب را براي اجراي احكام اسلامي بنا نهاد

نخست گوهر ایمانی است؛ امام انقلاب را بر اساس اسلام، برای اجرای حکومت و احکام اسلامی آغاز کرد. شهدایی که امروز از ایشان تجلیل کردیم، برای اجرای احکام اسلامی قیام کردند، اسلامیت نظام، خصوصیتی است که توان انقلاب را افزایش می دهد. هر چند همیشه با این خصوصیت و ویژگی انقلاب مبارزه شد، اما در پناه این مبارزه و امتحانات، این خصوصیت اسلامیت، فربه تر و قوی تر شد، ایستا نبود، در فکر مردم برتر شد، از ابتدای انقلاب بعضی از گروه ها، بر سر جمهوری اسلامی نزاع کردند، واژه هایی را اضافه کردند. مثل جمهوری دموکراتیک اسلامی؛ امام بر اسلامی بودن جمهوری ایستادگی کرد. شهید مطهری وقتی درباره انقلاب اسلامی و تفکیک آن از سایر انقلاب ها سخن می گوید، می فرماید ویژگی انقلاب ما دینی بودن آن است. با انقلاب بلشویک ها متفاوت است، آن ها خصوصیت ضِدظلم و عدالت خواهی را به معنای خودشان داشتند، نه به معنایی که در تفکر اسلامی است. همچنین فرق انقلاب ما با انقلاب فرانسه، این است که جوهره ی انقلاب ما از این خصوصیت دینی برخوردار است.

دين بدون روحانيت اصيل به انحراف كشيده مي شود

وقتی از دین سخن می گوییم، دینی است که یک اصلوب روشنی دارد، نه اینکه هر کسی اظهار نظری بکند. دین ما همان حرکت عظیمی است که حوزه های علمیه و مراجع تقلید آن را پایه گذاری کردند و یک اصلوب شاخصی دارد. و در این 14 قرن، ما از همین طریق اسلام ناب محمّدی را کسب کردیم. نکته ی خیلی مهمي شایان ذکر است، ما چه قبل از انقلاب و چه در سال های بعد از انقلاب، با برخی از برداشت های سطحی از اسلام مواجه بودیم. نمونه اش منافقین بودند، ابتدا می گفتند ما به خاطر اسلام آمدیم و جریانی را راه انداختیم. اما راهشان را از روحانیت جدا کردند و با برداشت های سطحی به انحراف رسیدند. آخرش به مارکسیست ختم شد. نمونه ی دیگرش گروه فرقان بود، گروه فرقان چنان انحراف پیدا کرد که بزرگانی از علما را به شهادت رساند. این گروه راهش را از روحانیت جدا کردند، روحانیت را تحقیر می کردند، علما را متهم می کردند به اینکه با رژیم و زَراندوزان دستش در یک کاسه است. گرایش مارکسیستی را با افکار اسلامی عجین کردند و به انحراف رسیدند.

اسلام واقعي را بايد از طريق حوزه هاي علميه شناخت

این یک نکته ی فوق العاده مهم است، بحث ما صنفی نیست، بلکه حکایت از واقع است. اسلام یک دین موَسَعی است، در همه ی شؤونات آیین مشخص دارد، کمال دین اسلام به همین دلیل است. درک و دریافت حقیقت اسلام ، کار ساده ای نیست، احتیاج به ممارست، فکر کردن، تحصیل و ملّا شدن دارد. به همین دلیل می گوییم باید از طریق حوزه های علمیه اسلام واقعی را شناخت.

تمسك به غيبيات، شيوه سلوك علماي رباني نيست

امروز هم همین است، گاه می بینیم برخی از برداشت های سطحی از اسلام، که معلوم نیست کدام یک از علمای ربانی ما این حرف ها را زدند، به عنوان مسائل اسلامی در جامعه مطرح می شود. من نمی خواهم نام ببرم، ولی تمسک به بعضی از غیبیات و دستاویز قرار دادن بعضی از این روش ها، راه و سلوک علمای ربانی نبود و نیست. چه زمانی امام علی که نفس مسلطی بر عالم داشت، در سلوک حکومت داری خودش به این امور تمسک می کرد؟

امام بزرگوار یک عارف بود، و به خاطر سلوکی که داشت از یک نفس منبسطی برخوردار بود، چه وقت در هدایت مردم از راه و روش متعارف جدا می شد؟ ما در سیره ی نبوی، و سیره ی علوی، چنین برداشت هایی سطحی از اسلام ندیدیم. پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی که انسان کاملی بود و مسلط بر عالم از گذشته و آینده، همه ی وقایع را می دانست، در اداره ی امور با مشورت با اهل خبره، کارها را انجام می دادند، دست در غیبیات نمی بردند، این کار جهله ی صوفی هاست. شیوه سلوک علمای ربانی نیست. باید متوجه باشیم که بسیاری از این انحرافات ـ چه گرایش شرقی، چه گرایش غربی اش ـ به خاطر جدا شدن از آن منهج اصلی بودکه در حوزه های علمیه مراجع و فضلا درباره آن تتبع می کردند. شهید مطهری اوایل انقلاب می فرمودند، باید توجه و نگرانی از این منهائیون داشته باشیم. مقصودشان آن هايی بود که می گفتند: اسلام منهای روحانیت. از این ها باید نگران بود، و این حرف درستی است. این سخنان را برای طبقه و صنف روحانیت نمی گوییم، بلکه برای اصالت این فکر حرف می زنیم. این نکته ی نخست در حرکت دینی است که انقلاب داشت.

اسلام ديني محدود به فرد نيست

نکته ی دوم این بود که امام فکر اسلامی را به معنای اَتمّ آن باز کردند نه یک اسلام فردی. اسلام وجوه مختلف در شؤونات فردی، اجتماعی، و سیاسی ـ فکری داشت. اما بسیاری از قلم ها و حرکت ها برای این بود که اسلام را محدود نشان بدهند. ولی، امام این راه را باز کرد و از همان ابتدا مسیر انقلاب اسلامی از گرایش های دیگری شبیه لیبرالیسم و سکولاریسم جدا شد. مشخص شد که چگونه باید حرکت کنیم. ما از اسلامی در انقلاب سخن می گوییم که برای زندگی اجتماعی بشر حرف دارد. اسلام نمی تواند یک دین کامل باشد اما محدود به حدود فردی باشد و برای شؤونات اجتماعی حرفی نداشته باشد. راه انقلاب با همین فکر امام از سکولاریسم و از اومانیسم جدا شد. غربی ها معتقد بودند بنای تمدن جدید انسان محوری است، برای اینکه انسان به تلذذ بیشتر برسد، و اگر از دین استفاده می کنیم، به عنوان یک کالای فرهنگی از آن استفاده می-کنیم؛ برای اینکه اگر انسان دین داشته باشد، و کمالی را در زندگی خودش تصویر کند، آرام تر است و زندگی بهتری دارد. باز خود فرد و تلذذش مهم است. اما در شؤونات اجتماعی حدی برای دین قائل نیستیم.

باید مناسبات اجتماعی بر اساس دین باشد

فکری که امام پایه ی انقلاب قرار داد از این افکار راهش را جدا کرد، تفکر اسلامی را به نحو اتمّ خودش در جامعه باز کرد. این تئوری مهمی بود. این را آن زمان خیلی ها قبول نداشتند، امروز هم گاهی می گویند ما قبول نداریم. بعضی از این گرایش های روشنفکری که در دوره ی دوم خرداد در کشور ما رایج شد، و انحرافاتی هم به وجود آورده بود، همین حرف ها بود. و نوعی ارتجاع به سمت همان گرایش دینِ فردی بود. فکر انقلاب و فکر امام این بود که اگر اسلام را در متن جامعه پیاده نکنید، نمی توانید به کمال دین برسید؛ چون انسان یک موجود اجتماعی است وکمال او در اجتماع رخ می دهد. اگر مناسبات اجتماعی بر اساس دین نباشد زمینه و بستر برای تکامل فرد فراهم نیست.

جهاد و شهادت خشونت نيست

وجه دیگری که به نحوی با این جلساتی که مربوط به شهدای عظیم تناسب دارد، خصوصیات جهادی انقلاب بود. که امام روشن ساخت که اسلام دینی است که هم نهایت رحمانیت در آن است و هم نهایت شدت با کفار و منافقین. کمال دین در همین است. سِلم مطلق نیست؛ چون زندگی انسان ها و رفاه و سعادت آن ها تک بعدی نیست.

به تعبیر شهید مطهری مسلمان هم باید جاذبه داشته باشد و هم دافعه داشته باشد. نسبت به خصوصیات رحمانی باید جاذبه داشته باشد و نسبت به شؤوناتی که به اسلام ضربه می زند، باید نهی کند از آن ها، و به مقابله برخیزد. امام بارها درباره این خصوصیت انقلاب سخن گفته است و یکی از مسائل مهمی که انقلاب ما را پایدار کرد و شرایط دنیا را تغییر داد، همین ویژگی بود. در سال های گذشته از این ویژگی به عنوان خشونت نام می بردند؛ جهاد خشونت نیست، شهادت خشونت نیست. آن ها این گونه نگاه می کردند، اما امام می فرمودند: شهدا نور انقلاب اند و شهادت، آزادی روح است و نیز می فرمودند: شهادت چراغ هدایت ملت هاست، شهادت فخر ملت هاست. شهادت هدیه الهی است. حالا عده ای هم به تأثیر از حرف هایی که لیبرال ها در غرب می زدند، چيزهايي می گفتند كه نشان می دهد راه امام و مسلک امام را نفهمیدند. امام می خواست یک انسان مسلکی تربیت کند. اگر در انقلاب ـ چه در جنگ، چه در مشکلات متعدد ـ توانستیم اصالت فکر انقلاب را حفظ کنیم، به خاطر همین تربیتی بود که امام پایه گذاری کرد. انسان مسلکی تربیت کرد انسان مسلکی در این فراز و فرودها راهش را گم نمی کند.

جهاد در جامعه ايجاد حركت مي كند

یکی از خصوصیات انسان مسلکی، روحیه جهادی است. جهاد آن قدر مهم است که پیامبر گرامی اسلام می فرمود: که اگر کسی اقبال به جهاد نداشته باشد (حداقل در دل علاقه مند به جهاد نباشد) و بمیرد با نفاق مرده است. خصوصیت جهاد همین زنده کردن روح است، در جامعه ایجاد حرکت کردن است. امام علی در نامه ای که به مالک اشتر نوشتند: «وَ اَنَا اَسْاَلُ اللّهَ بِسَعَةِ رَحْمَتِهِ … وَ اَنْ يَخْتِمَ لى وَ لَكَ بِالسَّعادَةِ وَ الشَّهادَةِ» من از خداوند می خواهم که پایان کار مرا نیک بختی و سعادت و شهادت قرار بدهد. شهادت چیزی است که امام علی، پایان کار خودش را خواسته است. پیامبر گرامی اسلام می فرمودند: که شرافتمندترین کشته شدن شهادت است. از امام علی باز نقل است که در مقام شهید، در مورد آیه سوره عنکبوت که أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ می فرماید: من از این آیه فهمیدم تا رسول الله در میان ماست، فتنه نازل نمی‏شود. از رسول خدا پرسیدند که این فتنه چه فتنه ای است؟ پیامبر فرمود: یا علی فتنه ای است که امت من بعد از من دچار آن می‏گردند. عرض کردم آیا شما در روز احد، زمانی که محروم شدم از شهادت، و بر من گران آمد، به من نفرمودید که مژده بدهم به تو كه شهادت تو در پیش است؟ پیامبر فرمود: همین طور است، تو شهادت را در پیش داری، حالا بگو اگر آن زمان برسد چگونه بر آن صبر می کنی؟ امام علی فرمود: یا رسول الله این جا جای صبر نیست، جای شکر است.

جايگاه رفيع شهادت در نزد معصومين

شهادت در مکتب ما دو ویژگی دارد: یکی استکمال افراد و به کمال رساندن آن هاست، دیگری ایجاد تحول در جامعه؛ هر دو وجه آن برای انسان ها بسیار حیاتی است. از امام علی نقل است که فرمود: اگر هزار ضربت به فرق من فرود بیاید، که به این وضع کشته بشوم، بهتر از اين كه است که در بستر با یک بیماری بمیرم. شیرينی و حلاوت و درجه ای که شهید پیدا می‏کند، از این سخن معصوم است. امام حسین اشعاری در کربلا می خواندند که یک فرازش این است که اگر این بدن های ما، ساخته شده که آخر کار بمیرد، پس چرا در راه خدا با شمشیر قطعه قطعه نشود؟

پیامبر گرامی اسلام فرمود: هیچ قطره ای در مقیاس حقیقت در نزد خداوند از قطره ی خونی که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست.

 رسول خدا فرمود: فوقَ الکُلَ ذي البِر برٌ؛ بالاتر از هر نیکوکاری و نیکی، نیکی دیگری است، حتی یقتل فی سبیل الله؛ تا وقتی که فرد در راه خدا کشته شود و اذا قتل فی سبیل الله، وقتی در راه خدا کشته شد فلیس فوقه بِر؛ بالاتر از آن نیکی و نیکوکاری نیست. این مقام شهادت در مکتب ماست. وآن چه که فوق العاده مهم است، ـ و شاید یکی از دلايلی است که امام روی جهاد و شهادت آن قدر تاکید می کردند و ما هم امروز باید بدانیم ـ اگر فرهنگ جهاد از جامعه ما رخت بندد بسیاری از مشکلات به وجود می آید.

جامعه اي زنده و بصير است كه روحيه جهادي در آن باشد

من این سخن امام علی را بهترین نمونه ای می دانم که چرا جهاد باید در جامعه ما همیشه زنده بماند. امام علی بعد از این که می فرماید: جهاد بابي است از ابواب بهشت، که برای خواص باز می‏شود، ادامه مي دهند: که «جهاد هو لباس التقوی»؛ جهاد لباس تقواست، جامه تقوا است، «و درع الله الحصینَ» جهاد زره نفوذ ناپذیر و سپر مطمئن خداست. که اگر در جامعه ای، از جهاد به دلیل بی میلی یا بی رغبتی، روی گردانی بشود، خدا لباس ذلت به آن جامعه می پوشاند. این نقش اجتماعی جهاد است. بعد می فرماید که روپوش بلا بر تن آن ها می‏کنند. آن ها لگدکوب حقارت می‏شوند و حجاب ها و پرده ها روی بصیرتِ دل آن ها کشیده می‏شود. اگر جامعه ای بخواهد زنده و بصیر باشد، باید خصوصیات جهاد در آن وجود داشته باشد. جهاد هم جنبه فردی دارد و هم جنبه حیات بخش برای جامعه. اگر امروز بسیاری از کشورهای اسلامی لباس ذلت پوشیدند ـ و به فرمایش امام علی لگد کوب می‏شوند، لباس حقارت می پوشند ـ به این دلیل است که روح جهاد در جامعه آن ها نیست. در بعضی از کشورهای اسلامی ملاحظه کنید، امرا در کاخ هایشان زندگی می‏کنند، فکر می کنند برای این که حیات داشته باشند، باید هر کدامشان یک پایگاه به آمریکایی ها بدهند. این حقارت است. زمانی من شنیدم که سلاح های خاصی را به یکی از این کشورهای منطقه بردند. به امیر آن جا در ملاقات گفتم: شنیده ام آمریکایی ها چنین سلاح هایی را در پایگاه هایشان آورده اند. رنگش پرید، گفت ما اطلاعی نداریم. این حقارت و همان لباس ذلتی است که پوشیده اند.

جهاد و شهادت باعث عزت مندي انقلاب اسلامي ايران شد

مسئله جهاد و شهادت از نکاتِ کلیدی بود که امام در فرهنگ انقلاب آن را زنده کرد و این باعث عزت مندی انقلاب شد. اگر ما در تاریخ 200 سال گذشته ایران نگاه کنیم، جنگ های مختلفی شد، در هر جنگی قسمتی از سرزمین ایران جدا شد. شاید ایران در گذشته چیزی حدود دو برابر جغرافیای فعلی ایران بود. بسیاری از کشورها جزو ایران بودند، اما به خاطر رفاه طلبی که شاهان گذشته داشتند، این سرزمین را از دست دادند. روحیه جهاد نداشتند، در مقابل سختی ها شکیبا نبودند، اهل رفاه بودند. لذا بخشی از سرزمین ایران را از دست دادند. اما وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، همه غرب و شرق به ایران فشار آوردند و پشت سر صدام ایستادند. همه شان بودند، شوروی سابق، آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه. یکی هواپیمای سوپراتاندارد اجاره می داد، یکی سلاح شیمیایی به عراق داد و… . اما با توجه به خصوصیت جهادی و شهادت که در نسلِ انقلاب، امام به وجود آورد، در مقابل همه این ها پیروزی حاصل شد.

«نه غزه نه لبنان» شعار بي غيرتي است

این خصوصیتی است که کمال دین ما به این مربوط است، انقلاب اسلامی امروز یک عنصر تأثیر گذار در منطقه است. باید متأسف باشیم که بعد از سی و یک سال در کشوری که با این فرهنگ به وجود آمده، بعضی از افراد گفتند نه غزه نه لبنان؛ نه غزه نه لبنان، شعار اسلام نیست، شعار انقلاب نیست، شعار ایرانی هم نیست، شعار بی غیرتی است. این شعار مربوط به فرزندان انقلاب نبود. عده ای در غرب نگران این ها شدند، مثل وزیر خارجه امریکا. خیلی نگران این ها شده بود و در مصاحبه هایش گفته بود: ما برای این ها سوگواریم، سوگوار باشید، ولی فردا پاسخ ملت ایران را خواهید گرفت. شما سوگوار کسانی هستید که به جای پیروی از حرکت عزت مندانه ملت، این حرف ها را زدند، دنبال آتش زدن بودند. خجالت آور است که آمریکایی ها این حرف ها را درباره ملت ایران زده اند. نگاه به پشت سرشان نمی کنند که چه فضاهتی در ابوغریب ایجاد کردند، شقاوتی که در رفتارهای خودشان در این زندان ها نشان دادند، بی شرمانه بود. آن هم این دوره ی مترقی که ادعا می کنند ما نهایت فکر بشر را در آمریکا داریم تجربه می کنیم. فضاحتی که به خرج دادند، در تاریخ نمونه بود.

اقدامات تروريستي نمونه هاي بدلي جهاد است

فرهنگ انقلاب، فرهنگ این گونه بود. یک فکر منبسط برای همه شؤونات مختلف زندگی. روحیه جهادی درآن یک محور بود. و حرکتی که در دنیا به وجود آمد از این خصوصیت برخاسته بود. به همین خاطر   می خواهند آن را منحرف کنند. برای اینکه این خصوصیات جهادی را از بین ببرند. نمونه های بدلی که با کارهای تروریستی همراه است، ارائه می دهند. شیعه مرتضی علی هیچ وقت از آن کارها نمی کند، می داند کجا باید شمشیر بزند و کجا باید خصوصیت لطف و محبت داشته باشد.

خصوصیت دیگری که راه و مکتب امام داشت، خصوصیت عدالت خواهی در مکتب اسلام است. عدالت خواهی در فرهنگ اسلامی با آن چه که در سایر مکاتب است متفاوت است. همان طور که آزادی در مکتب انقلاب اسلامی با آن چه که غربی ها می گویند، متفاوت است. آن ها آزادی را هدف می گیرند، ما وسیله می گیریم، ما از طریق آزادی می خواهیم به کمال برسیم. ما یک مسیر تکاملی برای خودمان تعریف کردیم که سعادت انسان است. آزادی وسیله ای است که انسان ها بتوانند استعدادهایشان شکوفا بشود.

تفاوت آزادي در انديشه انقلاب اسلامي و غرب

انقلاب اسلامی به آزادیِ فکر اعتقاد دارد، اما غربی ها به آزادیِ میل. تفاوتش در این است که انقلاب اسلامی می گوید اگر افکار آزاد نباشند، استعدادها بارور نمی‏شوند. اما لیبرالیسم غربی می گوید باید آزادی میل وجود داشته باشد. و ما باید همان طور که دوست داریم، زندگی کنیم. به هر هدفی که رسیدیم. این دو عقیده درباره آزادی است، یکی برای تکامل که محدودیت های خاص خودش را دارد، دیگری آزادی برای میل؛ درباره عدالت هم همین طور است. انقلاب اسلامی برای عدالت تعریف ویژه دارد. مرحوم شهید مطهری وقتی درباره بحث عدالت صحبت می کنند، می فرماید: عدالت برای این است که انسان ها به کمال ذاتی خودشان برسند؛ یعنی استعدادهایشان شکوفا بشود. جامعه ای، جامعه ی عادله است که این بستر را فراهم کند. چه در اقتصاد، چه در فرهنگ، چه در سیاست؛ لذا با آن چه که غربی ها می گویند، متفاوت است. البته امروز غربی ها و لیبرالیسم از عدالت صحبت نمی کنند. یک نقطه فوق العاده مهم در تفکر سیاسی امام، عدالت بود، گرایش ضد ظلم بود، فقط جنبه اقتصادی یا سیاسی نداشت، بلکه جنبه فرهنگی داشت.

مبادا حقايق اصلي انقلاب فراموش شود

جوان های ما که از حیث زمانی با صدر انقلاب اسلامی فاصله دارند، باید حقایق فکر امام را به درستی بشناسند. مبادا این حرف هایی که گاهی گفته می شود چه در دوم خرداد، چه در این شرایطی که گاهی بعد از انتخابات به وجود آورده شده، باعث شود حقایق اصلی انقلاب فراموش شود. اگر می بینید غربی ها روی این مسأله کار می کنند، باید احتمال بدهید به خاطر بی ریشه بودنِ این جنبش است. وزیر خارجه تازه کار آمریکا گفته بود ما 50 میلیون دلار می دهیم که سایت ها در ایران قوی بشوند. و از این طریق مردم ایران حقایق را بفهمند. و این جنبشی که به قول خودشان درست کرده اند به نتیجه برسد. اگر فکر کردید با 50 میلیون دلار می توانید این حرکت عظیم انقلاب ایران را به انحراف بکشید، خیلی کوته فکر هستید. انقلاب اسلامی ریشه دارد، در قلوب مومنین است، اگر اشتباهاتی هم هست خودش قدرت اصلاح دارد. احتیاج نیست شما برای ما طراحی کنید. به گرفتاری های خودتان در داخل و افغانستان و جاهای دیگري که گیر کرده اید، بپردازید.

اختلاف افكني در جامعه گناه است

در این ماه های اخیر، شاهد بعضی بگو مگوها در کشور بودیم. این جدال ها و ستیز با انقلاب به ضرر انقلاب بود. افرادی که جدل کردند، راه اشتباهی رفتند و بعد از چند ماه باید عبرت بگیرند. این راهی نیست که به انقلاب کمک کند. جدال، حکمت را از بین می برد. پیامبر فرموند: جدل را رها کنید، چون حکمت با جدل فهمیده نمی‏شود و از فتنه اش ایمن نیستید. نیز پیامبر می فرماید: بنده ای ایمانش به کمال نمی رسد، مگر اینکه جدال را رها کند، گر چه بر حق باشد. ای کسانی که جدل کردید، اگر فکر می کنید بر حق هستید، نباید جدل کنید که باعث فرسایش در جامعه می شود. باعث می شود ذهن ها متفرق شوند. اگر می خواهید راه امام و راه انقلاب را بروید، باید این اختلافات را دور بریزید و نگذارید بین شما تفرقه ایجاد شود. پیامبر فرمود: «اورع الناس من ترک مراء و ان کان محقا»؛ با پرواترین مومنین کسی است که از مراء و جدال پرهیز کند. اختلاف افکنی در جامعه گناه است. به خاطر همین است که رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند: که خواص وظیفه شان را انجام بدهند.

از خداوند می خواهیم که بصیرت و فهم درستِ از دین و انقلاب به همه ما عطا بفرماید.

از خداوند می خواهیم که اثباب سرفرازی و عزت و سربلندی به ملت ایران عطا بفرماید.

از خداوند می خواهیم که دل های ما را به نور ایمان و قرآن منور گرداند.

از خداوند می خواهیم که طول عمرِ باعزت به رهبر فرزانه انقلاب عطا بفرماید.

و السلام علیکم و رحمة الله و بركاته

لینک کوتاه

♦️نشانی: قم: خیابان دورشهر – میدان رسالت – موسسه آموزش عالی طلوع مهر – مجمع پیروان امام و رهبری استان قم
🔹تلفکس: 02537831421

🔹کانال تلگرام مجمع: https://t.me/mhp_ir

کلیه حقوق مادی و معنوی این پایگاه اطلاع‌رسانی برای مجمع پیروان امام و رهبری استان قم محفوظ است.

Template Design:Dima Group