امام علی علیه السلام

اِصبِر عَلى مَرارَةِ الحَقِّ وَ ایاک اَن تَنخَدِعَ لِحَلاوَةِ الباطِلِ

تلخى حق را تحمل کن، و مبادا که فریب شیرینى باطل را بخورى.

سخنراني دكتر علی لاريجاني؛ عزتمندي كشور در گرو پيروي از ولايت فقيه است

اشاره: دكتر علي لاريجاني در سال 1336 چشم به جهان گشود. پدر او مرحوم آيت الله العظمي ميرزا هاشم آملي از علماي برجسته حوزه هاي علميه نجف و قم و از مراجع بزرگ شيعه به شمار مي رفت. لاريجاني با هوش وافر خود تحصيل را آغاز كرد و همزمان با تحصيل در مقطع متوسطه به شركت در مبارزات عليه رژيم ستم شاهي پرداخت. او در سال 58 در مقطع ليسانس با رتبه اول در رشته رياضيات و علوم كامپيوتر از دانشگاه صنعتي شريف فارغ التحصيل شد و سپس درجه كارشناسي ارشد و دكتري خود را در رشته فلسفه غرب از دانشگاه تهران اخذ نمود.

لاريجاني با پيروزي انقلاب اسلامي به سازمان صدا و سيما رفت و پس از تصدي سمت مديركلي برون مرزي، در سال 60 به رياست اين سازمان منصوب شد. او در مقطع تصدي خود بر سازمان صدا و سيما طي سال هاي 60 تا 61 كه با دوران جنگ تحميلي و جريانات انحرافي داخلي همزمان شد تلاش كرد تا نقش محوري اين سازمان را در ميان نيروهاي انقلابي حفظ كند.

دكتر لاريجاني طي سال هاي 61 تا 70 در سمت هايي چون معاونت وزارت كار و امور اجتماعي، معاونت وزارت پست،  تلگراف و تلفن و جانشيني ستاد كل نيروهاي مسلح به فعاليت پرداخت. او در سال 1370 به عنوان وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي به مجلس شوراي اسلامي معرفي و با راي قابل توجهي برگزيده شد. لاريجاني تا سال 72 در اين سمت مشغول به خدمت بود و در اين سال با حكم مقام معظم رهبري به عنوان رئيس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران منصوب شد.

فعاليت دكتر لاريجاني در سازمان صدا و سيما كه حدود 10 سال به طول انجاميد، با پيشرفت هاي چشم گيري براي اين سازمان همراه بود. در حالي كه سازمان صدا و سيما در سال 73 داراي 2 شبكه تلويزيوني با 7 ساعت برنامه در شبانه روز و 2 شبكه راديويي بود،  با تلاش هاي دكتر لاريجاني 7 شبكه تلويزيوني و 8 شبكه راديويي سراسري و 24 شبكه تلويزيوني و 30 شبكه راديويي استاني به اين ميزان افزوده شد.

دكتر لاريجاني همچنين چند شبكه بين المللي از جمله شبكه هاي جام جم 1، 2 و 3 براي ايرانيان خارج از كشور و تعدادي شبكه برون مرزي از جمله سحر و العالم براي جهان اسلام پايه گذاري كرد.

با اتمام فعاليت لاريجاني در سازمان صدا و سيما، وي در سال 84 به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي منصوب شد و در پيشبرد پرونده هسته اي ايران نقش موثري ايفا كرد.

او پس از فعاليتش در شوراي عالي امنيت ملي با دعوت مراجع تقليد قم در انتخابات دوره هشتم مجلس شوراي اسلامي از حوزه قم كانديدا و با كسب 73 درصد آرا به عنوان نماينده مردم قم در مجلس شوراي اسلامي برگزيده شد. او سپس از سوي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به عنوان رئيس اين نهاد انتخاب شد. عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام و شوراي عالي انقلاب فرهنگي از جمله سمت هاي ديگر دكتر لاريجاني به شمار مي رود.

دكتر لاريجاني در مدت فعاليت خود به عنوان نماينده مردم قم در مجلس و رئيس مجلس شوراي اسلامي تلاش هاي بسياري براي رفع عقب ماندگي هاي قم به كار بست كه از جمله آنها مي توان به پيگيري هاي وي در جذب بودجه براي پروژه قطار شهري قم، راه اندازي دانشگاه صنعتي در قم و پيشبرد طرح انتقال آب از سرشاخه هاي دز به قمرود اشاره كرد.

عزتمندي كشور در گرو پيروي از ولايت فقيه است

بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله رب العالمين. الصلاۀ و السلام علي سيّدنا و نبيّنا و حبيب قلوبنا و طبيب نفوسنا ابي القاسم محمد.

خدمت شما مردم شريف قم عرض سلام و ادب و احترام دارم. براي من افتخاري است كه نماينده شما مردم عزيز هستم .و ايام فرخنده و نوراني دهه فجر را به شما تبریک می گویم، آن هم در سي سالگي انقلاب و پس از گذشت سه دهه از انقلاب.

 موفقيت هاي نظام جمهوري اسلامي يكي پس از ديگري نمايان مي شود

ما شاهد شرايط جديدي هستيم. در روزهاي اخير فرزندان شما كار جديدي در كشور انجام دادند و آن پرتاب ماهوارة اميد به فضا بود. اين امر كوچكي نبود. ملت ايران نشان داد كه در صحنة فن آوري هاي پيشرفته هر روز بلوغ و نبوغ خودش را نشان مي دهد. به ديگران كار نداريم كه در اين قضيه سخن هايي گفتند و تلاش مي كنند عظمت اين كار را تحت الشعاع برخي از اغراض خودشان قرار بدهند. اما اين كه دانشمندان جوان كشور ما پس از سال ها تلاش توانستند در عرصه هوا و فضا چنين كار ارزشمندي انجام بدهند، يك قدم بزرگ است و بايد گام هاي بعدي را هم برداشت. در مسئلة هسته اي ايران سر و صداهايي راه انداختند به جاي اين كه قبول بكنند ايرانيان با تمدن قوي، با تلاش هاي خودشان توانستند راه هايي از دانش را بپيمايند فضاسازي كردند. شيطنت كردند، لجبازي كردند نمي خواستند اصل موضوع را بپذيرند، به حواشي آن مي پرداختند. آن زمان هم ما مي گفتيم ايراني ها دنبال فن آوري هاي پيشرفته هستند، نمي خواهند ملت دست دوم باشند. لذا دارند تلاش مي كنند. استعداد هم دارند پيشرفت مي كنند، شما اين را بايد بپذيريد. اين نمونه ديگري است كه در عرصه ديگري جاي خودش را دارد باز مي كند. واقعاً قابل تقدير است، بايد به ملت ايران تبريك گفت كه در سي امين سال انقلاب عرصه جديدی از دانش و فن آوري را پيش روي خودشان درنورديدند.

 مردم قم صاحب انقلاب هستند

داستان انقلاب اسلامي در ابعاد مختلف اين چنين است؛ در عرصه مسائل سياسي، فرهنگي، اجتماعي و دانش هاي جديد. ريشه آن به پايه هايي كه امام بزرگوار براي انقلاب گذاشت برمي گردد. شما مردم قم صاحب انقلاب هستيد. كساني هستيد كه از ابتدا كه امام در راه انقلاب سخنراني کرد و به سلطنت پهلوي فریاد زد، مردم قم حامي امام بودند. لذا از شرايط انقلاب درك دقيقي داريد.

نكاتي كه من عرض مي كنم شايد براي شما تازگي نداشته باشد ولي براي اين گونه نشست ها كه مربوط به سالگرد انقلاب اسلامي است، خوب است كه از زمان استفاده كنيم و ببينيم در چه موقعيتي هستيم و راه آينده را چگونه بايد طي كنيم. ريشه همه مسائلي كه امروز شما شاهد هستيد، عزت  مندي و ارزشي كه ملت ايران در دنيا پيدا كرده است به يك اصل كلي برمي گردد. آن اصل كلي شناخت «خودِ اسلامي» است. به تعبير شهيد مطهري مهم ترين چيزي كه در ملت هاي اسلامي تحول ايجاد مي كند اين است كه آن «منِ اسلاميِ» خود را بيابند. يك نوع «بازگشت به خويش» را بشناسند. اسلام تمدن ساز بود، زماني كه غرب در سخت ترين و تاريك ترين شرايط علمي بود و فقير بود، تمدن اسلامي راه را برايشان باز كرد. ابن سيناها كساني بودند كه فرهنگ غرب را بارور كردند، اینان از تمدن اسلامي برخاستند. ابن عربي ها بودند كه در غرب فكر ايجاد كردند. بسياري از دانشمندان در حوزه هاي مختلف از تمدن اسلامي بودند، هيمنة تمدن اسلامي چنين بود. تمدن ساز بود؛ اما به خاطر شرايطي كه استعمارگران به وجود آوردند، سلطه اي كه آنها بر كشورهاي اسلامي ايجاد كردند، خفقاني كه ايجاد كردند، عامل مهمي براي انحطاط كشورهاي اسلامي بود. کشورهای اسلامی خودشان را فراموش كردند و ندانستند در کجا هستند.

از كشورهاي اسلامي غارت گري مي كردند؛ مثل وضعيتي كه امروز هم در بسیاری از كشورهاست. ثروت هايشان را مي برند، و به جاي آن فرهنگ خودشان را پمپاژ مي كنند، از طرفي يك نوع غرب زدگي را در كشورها رايج مي كردند.

در ايران در بعضي از افرادي كه تحت لواي فرهنگ جديد و روشن-فكري كه بعد از مشروطه ايجاد شد، قرار گرفتند يك نوع بي اقبالي به دين، پس زدن دين، تحقير دين ایجاد شد؛ مثل كارهايي كه كسروي و امثال او مي كردند. اينها در ايران يك سلسله اي بودند. در كشورهاي ديگر هم به نحو ديگري. مثلاً در تركيه، آتاتورك يك فرهنگ لائيك را دامن مي زد. در كشورهاي عربي هم همين طور،  آن جاهايي كه امير مي  توانستند نصب بكنند، همه حيثيت را داشتند. آن جايي هم كه نمي توانستند امير داشته باشند، همين فرهنگ ها را ايجاد مي كردند. براي اين كه داخل ملت هاي اسلامي را از شناخت خودشان تهی کنند. عامل استعمار از بيرون و خورندگي فرهنگ اسلامي از درون، دو عاملي بودند كه موجب شدند كشورهاي اسلامي و امت اسلامي خودشان را فراموش کنند. «من شان» را فراموش مي كردند. اين از خود بيگانگي باعث مي شد كه سلطه آنها عميق تر بشود. شما تصور بكنيد كشوري كه مهد تفكر اسلامي بود مثل ايران، حوزه علميه در آن بود و مردم محب اهل بيت بودند، كشور ما متحد اسرائيل بود! كشورهاي اسلامي و عربي آن زمان مقابل اسرائيل ايستاده بودند، اما ايران متحد اسرائيل بود. نفت به او مي فروخت. در قضايايي كه در ظُفار پيش آمد، ايران بود كه به آنجا نیرو فرستاد. يك كشور اسلامي ژاندارم براي آمريكا شده و متحد اسرائيل بود. چقدر سرافكندگي براي كشور ما بود. اين نكتة فراموشيِ از «خود» چقدر تحقيرآميز بود، اين جاهاست كه يك كشوري كه مهد تفكر اسلامي بود، با زور سرنيزه و فشار آمريكايي ها فرمان آن در دست رژيمي قرار گرفت كه حيثيت اين كشور را در صحنه بين المللي از بين ببرد. و در درون هم ديديد بسياري از روشن-فكران غرب زده و بعضي از اين توده اي هايي كه مزاج ضد اسلامي داشتند و بعد با رژيم ساختند، همه اینها را سرِ كار آورد. شما خاطرات مسئولان زمان شاه را بخوانيد مي بينيد از اين دو سنخ هستند؛ يا بهايي ها را مي آوردند يا كساني كه غرب زده بودند و مي توانستند به تفكر اسلامي لطمه بزنند، يا توده اي هايي كه برگشته بودند و پشيمان بودند و با رژيم پهلوي همدست بودند. اينها در يك چيز مشترك بودند: ضديت با تفكر اسلامي و تفكر شيعي. آن چيزي كه امام به عنوان نقطه كانوني توجه كرد، اين بود كه ما بايد به آن «خودِ اسلامي» مان برگرديم. اين هم نعمتي براي ايران بود و هم براي جهان اسلام. شايد روزهاي نخست درك درستي از اين وجود نداشت، ديديد كه خيلي از كشورها هم در مقابل اين ايستادند. گفتند ايران مي خواهد انقلاب را صادر كند و با هم متحد شدند. اما امروز اين وضع نيست. آن زمان آمريكايي ها و اروپايي ها و بعضي از كشورهاي عربي با هم اتحادي را به وجود آوردند و صدام را عليه ايران تحريك كردند و آن جنگ نابرابر را عليه ايران درست كردند. تصور هم مي كردند كه با اوضاع داخلي ايران و به هم ريختگي كه در نظام شاهنشاهي قبلي به وجود آمده و فضا تعديل نشده بود كه نيروهاي انقلاب همه جا نفوذ کنند، می توانند اهدافشان را پیش ببرند. تصور مي كردند كه با فشار از بيرون و نیز برخي از كودتاهايي كه در داخل سامان دادند، مثل كودتاي نوژه، مي توانند اوضاع را در دست بگيرند و برگردانند.

من يادم هست يكي از همين رهبران كشورهاي عربي كه چند سال پيش با ايشان صحبت مي كردم، بحث راجع به مسائل عراق و مسائل لبنان و اينها بود. ادعاهايي داشتند. وقتي با ايشان تقريبا پنج-شش ساعت بحث كردم، گفتم: هيچ وقت از خودتان سؤال كرديد كه ببينيد كجاها دربارة ايران اشتباه كرديد. گفت: بله، ما قبول داريم، ما در قضيه صدام اشتباه كرديم. و جالب بود خودش اعتراف مي كرد كه ما چهل ميليارد دلار به صدام كمك كرديم. اين وضعي بود كه هيچ وقت رو نمي شد، ولي پشت صحنه اين بود. آمريكايي ها و اروپايي ها و بسياري از كشورهاي عربي پشت سر صدام، يك اتحاد ايجاد كرده بودند، جالب است اكثر سلاح هاي شيميايي كه به رژيم صدام داده شد، بعضي از كشورهاي اروپايي دادند. وقتي الآن به آنها مي گوييم، مي گويند: شركت هاي ما دادند. چه کسی باور مي كند كه سلاح هاي شيميايي را برخي از شركت ها بدون نظر شما بدهند؟ يكي از كشورهاي اروپايي هواپيما به صدام اجاره داد. بي سابقه است كه در جنگي هواپيما اجاره بدهند. هواپيماهاي سوپر اتاندارد  را به صدام اجاره مي دادند، براي اين كه پيروز بشود. وضعيت به طور جدي در مقابل ايران صف كشي بود. اما نيروهاي مجاهد با رهبري امام، فضا را تغيير دادند و ايستادگي كردند.

 ايستادگي لبنان در برابر اسرائيل تكرار دفاع مقدس ايران است

 شما اين نوع ايستادگي را امروز در لبنان هم مي بينيد، تكرار همان دفاع مقدسي است كه در ايران پايه گذاري شد. وضعيتي كه شما الآن در غزّه مي بينيد، تكرار مقاومتي است كه ملت ايران پايه گذاري كردند. نشان داد كه يك كشوري مثل ايران وقتي در محاصره همه ابرقدرت ها ايستادگي بكند، موفق مي شود. اين باعث شد كه مردم غزه هم با اینکه در محاصره های شدید بودند، ايستادگي كنند. يك كشوري، يك جمعيت مختصري از همه طرف، از دريا و خشكي در محاصره بود. اما موفق شد و پيروز گرديد. حالا درست است كه بعضي از اين كشورهايي كه در منطقه اشتباه كردند، نمي خواهند به روي خودشان بياورند. اما در داخل اسرائيل الآن اين بحث است كه اين رفتاري كه ما كرديم اشتباه بود و ما شكست خورديم از مردم غزه اي كه ادعاي اسرائيل اين است كه سرزمين شان در اختيار ماست. يعني بخشي از كشورشان ـ مثلاً ـ حساب مي شود. اما از همين عده شكست خوردند.

اين ريشه در يك فرهنگي داشت كه امام مي خواست ايجاد بكند كه شما بايد برگرديد به آن ارزش هايي كه در خودتان هست. اين طلایي ترين نكته اي بود كه در انقلاب منشأ پيروزي هاي مختلف شد. حالا چه در عرصة سياست، چه در عرصة مسائل دانش، چه در عرصة مسائل سياسي. اگر شما امروز مي بينيد در فن آوري هسته اي، كشور توانست گام هاي بزرگ بردارد كه براي آنها قابل تصور نبود باز، برمي گردد به آن كه ما بايد به خودمان برگرديم. البته بعضي از شيطنت هاي كشورهاي غربي هم مؤثر بود. آنها در اول پيروزي انقلاب همه قراردادهايشان را با ايران لغو كردند. حتي پول هايي هم كه از ايران بابت دانش هسته اي و سوخت هسته اي رآكتور تهران گرفته بودند ندادند، نه سوختش را دادند، نه پولش را دادند. برخي از كشورهاي اروپايي كه الآن جور ديگر حرف مي زنند، آن زمان در مورد نيروگاه  بوشهر با آنها قرارداد بسته شده بود كه بيايند و بسازند، اما اول انقلاب اين قرارداد را لغو كردند. يعني كاري كردند كه ما چاره اي جز اين که روي پاي خودمان بايستيم نداشتيم. آن فكر امام باعث شد که نقطه حركت فن آوري هاي پيشرفته به عنوان اين كه ما روي پاي خودمان بايد بايستيم، زده شد. آن نقطه وقتي كليد خورد، آرام آرام عرصه هاي جديدي از فن آوري هاي پيشرفته را جلوي روي ملت ايران باز كرد. در دانش هوا فضا هم همين طور است. در دانش هاي بنيادي ديگر هم مثل نانوتكنولوژي و باياتكنولوژي هم همين طور است. منتهي چون سر بحث هسته اي سر و صدا زياد كردند، در ذهن ملت ايران كاملاً بروز پيدا كرد. اما سرزمين ايران پس از انقلاب در دانش هاي ديگر هم رشد كرد و اين افتخار بزرگي است. اين افتخار مربوط به امام است كه آن فكر «بازگشت به خود» را به وجود آورد.

 كشورهاي غربي به اشتباه خود در انكار عظمت انقلاب پي برده اند

امروز ملت ايران مفتخرند كه ترازشان تغيير كرده؛ از يك كشوري كه متحد اسرائيل بود به اين جا رسيده. خاطرات آقای عَلَم را وقتي آدم مي خواند، متوجه مي شود چه فسادي در اين كشور وجود داشت. حالا ماها نسلي بوديم كه زمان شاه هم دوران جواني مان بود، باز هم ما اين قدر ريزه كاري ها را نمي دانستيم كه بعضي از وزراي زمان شاه براي اين كه حرف شان به شاه برسد و تأثير بكند، از سفير اسرائيل استفاده مي كردند. به سفير اسرائيل مي گفتند، سفير اسرائيل به شاه مي گفت و نتيجه مي داد. چه فسادي؟! يعني سفير اسرائيل در ايران مي توانست به شاه دستور بدهد. خاطرات شش جلدي آقای عَلَم را ملاحظه بكنيد، دائماً عَلَم يا با سفير آمريكا ملاقات مي كند يا با سفير انگليس. بعد مي رود به اعلي حضرت شان- مثلاً -گزارش مي دهد، بعد دستور مي دهند چه كنيد. اين كتاب را شما ورق بزنيد، ببينيد چقدر اين ملاقات ها زياد است. وضعيت ايران از اين گونه وابستگي وادادة سياسي به جايي رسيده كه امروز شرايط به نحوي است كه خود كشورهاي غربي هم مي گويند ما اشتباه كرديم كه سياستِ انكارِ انقلاب اسلامي را دنبال كرديم.

ايران يك قدرت مهم در منطقه است. ما بايد اين را بپذيريم و از اين ظرفيت استفاده كنيم. صاحب نظران آمريكايي و اروپايي مقالات زیادی نوشته اند. اخيراً ديدم مقاله مفصلي، يكي از صاحب نظران شان در نقد سياست هاي بوش نوشته بود، كه شما با ستيز با ايران و نفي ايران و انكار ايران خودتان را در دام هايي در منطقه قرار داديد و هزينه آمريكا را زياد كرديد. اين جايگاه، جايگاهي نيست كه قابل انكار باشد. ولي خودمان بدانيم اين حركت از جايي آغاز شد كه امام تأكيد كردند که باید روي پاي خودتان بايستيد، به خودتان بياييد. آن خودِ اسلامي تان را دريابيد. نتيجه در ميدان عمل اين شد كه ما بايد استقلال سياسي داشته باشيم. استقلال فرهنگي داشته باشيم، استقلال اقتصادي داشته باشيم. در دانش روي پاي خودمان بايستيم.

اين كه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي اين مقدار تأكيد روي خودباوري دارند، براي اين است كه علت پيروزي انقلاب اسلامي در اين جهت است، در اين سي سال دستاوردهاي ما در گرو اين بود و اگر بخواهد ادامه هم پيدا بكند، در اين «خود باوري» است.

 استقلال سياسي با اين تز پايه ريزي شد كه ما سياست اسلامي داريم. نگاه مان به سياست اسلامي است. نه شرقي، نه غربي است. آن زمان خيلي ها باور نمي كردند. چون دو تا قطب بزرگ در دنيا بود: قطب شوروي، قطب آمريكا. تمام كشورها در يكي از اين قطب  بندي ها معنا پيدا مي كردند. در واقع در اين نظام دو قطبي، استقلال سياسي معنا نداشت. چون همه كشورها به يكي از اين دو قطب متصل بودند. نه استقلال سياسي معنا داشت، نه استقلال اقتصادي. چون اين دو قطب مي گفتند چه كنيد. مثلا كوبا با قطب شوروي كار مي كرد، بايد دستورهای اقتصادي اش را هم گوش مي داد. پايگاه شوروي هم آن جا براي مشاوره ايجاد مي شد. بايد نيشكر مي كاشتند و محصولش را به شوروي مي فروختند. خيلي از كشورهاي بلوك اروپاي شرقي هم وضعیتی اين گونه داشتند. آمريكايي ها هم در منطقه همين طور. به همين دليل، وقتي ايران را از دست دادند، دنبال اين بودند به هر طريق شده، برگردند. چون راه تنفسي شان ايران بود، ایران براي آمريكا خيلي مهم بود. خيلي از روشن فكرها می گفتند اين استقلال سياسي ممكن نيست، چون با واقعيت صحنه تطابق ندارد. اما امام اصرار داشتند. شوروي سابق بعد از انقلاب ترسيد و لشكركشي كرد، رفت افغانستان را گرفت. آن موقع امام فرمودند: شوروي اشتباه بزرگی كرد و بعد متوجه شدند، بعد از مدتي ديدند بد جايي رفتند. چون اين جريان بيداري اسلامي داشت ظهور و بروز پيدا مي كرد. اما اين استقلال سياسي و وابسته نبودن به دو تا قطب بزرگ نعمت بزرگي بود.

 استقلال سياسي از ثمرات ارزشمند انقلاب اسلامي است

اگر ما مي خواستيم به خودمان برگرديم، بايد استقلال سياسي مي داشتيم. اين كه در ايران يك بخشدار در يك شهر كوچك جرأت دارد آمريكا را نقد كند،  اين يك عزت مندي براي كشور اسلامي است. اين كه يك معلم مدرسه مي تواند آمريكا را نقد كند، عزت  بزرگي است. مسئولين جمهوري اسلامي با كشورها ارتباط دارند، اما حرف خودشان را مي زنند. اين عزت بزرگي است. همه كشورها جمع شدند در موقعي كه عراق مي خواست اشغال بشود، جرأت نداشتند جلوي آن نظام تك قطبي آمريكا ـ در اين دهه اخيرـ عرض اندامي كنند. اگر به خاطر داشته باشيد وقتي كه آمريكايي ها مي خواستند وارد عراق بشوند و آن را اشغال كنند، تقريباً دنيا اين سلطه را پذيرفته بود، فقط شايد فرانسه و آلمان و روسيه يك سر و صدايي راه انداختند. بقيه پذيرفته بودند آن موقع در کشورشان تظاهرات راه انداخته بودند. اما به محض اين كه ظرف بيست روز، آمريكا عراق را گرفت، همه اينها به استغفار افتادند. يكي از رؤساي كشورهاي اروپايي بيست بار به بوش تلفن زده بود، او جواب نمي داد. به استغفار افتادند و بعد هم قبول كردند كه دنيا با مديريت واحد جهاني بايد اداره بشود. يك كشور، آن هم ایران فقط جلوي اين يك جانبه  گرایی ايستاد. اين در تاريخ مي ماند. اين نتيجه آن استقلال سياسي است كه امام فرمودند: نه شرقي، نه غربي، فقط جمهوري اسلامي. جمهوري اسلامي بود كه در برابر يك جانبه گرايي آمريكا ايستاد و عليه آمريكا در عراق سخن گفت. من يادم است همان سال ها كه در واقع سلطه آمريكا در منطقه قوي شده بود و عراق و افغانستان را هم گرفته بود و غرور زيادي به او دست داده بود، با يكي از مسئولان روسي صحبت داشتم. به ايشان گفتم: خب شما چرا اين را پذيرفتيد؟ اين شرايط به نفع خودتان هم نيست، شما در منطقه يك بازيگر بايد باشيد، چرا اين را پذيرفتيد؟ او يك بحث مفصلي كرد كه ما دیگر قطب نيستيم. ممکن است در سال هاي آينده چين قطب بشود. پذيرفته بودند ايران در مبارزه با آمريكا و دفاع از مظلومان در عراق تك بود. امروز البته خيلي ها حرف-هایی مي زنند، مي گويند دوران تك قطبي تمام شده،  دوران يكجانبه گرايي تمام شده، بايد چند جانبه گرايي باشد. ما هم خيلي ناراحت نيستيم كه ديگران اين حرفها را مي زنند. اما عاملي كه باعث شد اين شرايط تغيير كند شكست آمريكا در عراق كليدش بود. شكست اسرائيل و آمريكا در لبنان علامت هاي محكمي بود كه يكجانبه گرايي آمريكا ديگر كارش تمام است. مقايسه كنيد ادبياتي كه آن زمان داشتند با حرف هايي كه اکنون مي زنند. حالا رئيس جمهور جديد آمريكا مي گويد: من نماينده ام را به منطقه فرستادم كه بشنود، نه دستور بدهد. اما وقتي كه در لبنان، اسرائيل با طراحي آمريكا آمد و بمباران شديد عليه حزب الله و مقاومت شروع كرد، آن وقت وزير خارجه آمريكا آمد در لبنان با گروه 14 مارس جلسه گذاشت و به آنها گفت: شما از داخل شلوغ كنيد، ما ظرف چند روز رهبران حزب الله را مي گيريم و اعدام مي كنيم. حرفشان اين بود، ديديد وقتي در آن كنفرانس جي 8 در روسيه بوش و بلر كه نخست وزير انگليس بود، ميكروفن شان باز بود راجع به حزب الله كه صحبت مي كردند، چه حرف زشتي بوش زد. ادبيات شان اين بود؛ مي گفتند ما گرفته ايم، كسي جلويمان نيست. كسب اجازه مي كردند از آمريكايي ها. حالا مي گويند گوش مي دهيم. خيلي شرايط تغيير كرده. اين عظمت انقلاب اسلامي بود كه شرايط را عوض كرد. انقلاب اسلامي فقط به ملت ايران عزت مندي نداد. فضاي سياسي دنيا را تغيير داد، راه تنفسي براي بشريت ايجاد كرد. و گرنه اگر آمريكايي ها آن مديريت جهاني شان را ايجاد مي كردند كسي قدرت تنفس نداشت. اين خدمت بزرگي بود. شكست اسرائيل و آمريكا به خاطر آن روحيه انقلابي بود كه به وجود آمد. اين استقلال سياسي اثرات زيادي داشت. حالا مردم راجع به قدرت در داخل سخن می گویند، راجع به بيرون نظر مي دهند. روي پاي خودشان ايستاده اند و مستقل هستند. استقلال فرهنگي هم كه امام پايه گذاري كرد، همين بود. رهاورد بزرگی داشت. ما اگر بخواهيم ارزش استقلال فرهنگي را بفهميم، بايد بدانیم تراوشات حوزه اقتصاد و سياست و سياست خارجي و غيره ريشه هاي فرهنگي دارد. نظام ما نظام وارداتي نبود. نظام مكتبي و هدف دار بود. به همين دليل نقش حوزه هاي علميه،  نقش علما و مراجع براي باروري فكر اسلامي هم وجود داشت و هم ضروري بود. چون ريشه هاي قدرتمندي و عزت مندي در ساير شؤون به اين خصوصيت مكتبي برمي گردد. در استقلال اقتصادي هم همين طور. يك زماني وقتي بحث اقتصاد مطرح مي شد، برخي از صاحب  نظران در داخل مي گفتند به هر حال يكي از اين مدل هاي اقتصادي را بايد برگزيد. اما امام روي اقتصاد اسلامي تأكيد داشتند. روي احكام اسلامي. براي اين كه امروز شما مي بينيد اين بحران مالي كه به وجود آمد، ريشه در نقايصي بود كه در نظام اقتصادي شما وجود داشت. حالا مي گويند بايد نقش غير بازار را هم محترم بشماريم. فقط رقابت نيست. بايد عوامل ديگر را توجه كرد.

دوستان عزيز، امروز پس از سي سال ما در حوزه استقلال سياسي بدون كم و كاست اين هديه الهي را داريم. در حوزه آبرومندي جمهوري اسلامي در بين مسلمانان، در شرايط بسيار خوبي هستيم. در زمينه الهام بخشي و تأثيرگذاري در عالم اسلام در شرايط بسيار خوبي هستيم. در زمينه فن-آوري هاي پيشرفته گام هاي بسيار اساسي برداشتيم و اين خيلي مهم هست. ممكن است برخي بگويند: خب ما الآن مشكلات اقتصادي هم داريم. درست است، اين جا ممكن است ما ضعف داشته باشيم. اما اين دو مقوله است. در زمينه فن آوري هاي پيشرفته، تراز ملت ايران تغيير كرد. آنها نمي خواستند شما وارد اين صحنه بشويد. مي گفتند كشورهایي پيشرفته داريم. آنها دانش هاي بنيادين داشته باشند، اما شما رب گوجه و آب معدني و غيره توليد كنيد. فن آوري هسته اي، نانوتكنولوژي و اين چيزها برای شما ممنوع است. شما جهان سومي هستيد. اين فضا شكسته شد. يك وقتي در اين مذاكرات هسته ای كه من داشتم، صحبت اين بود كه شما با اين حركت تان شرايط منطقه را داريد تغيير مي دهيد. ديگران هم مي گويند: ما هم از اين چيزها مي خواهيم. گفتم: اگر كار درستي است، ديگران هم انجام بدهند. ما مانع الخير كه نيستيم، شما هم نباشید. شما چه نگراني داريد؟ نگرانی آنها این است که اگر كشورهاي اسلامي دانش هاي پيشرفته داشته باشند، ديگر اين قدر نوكري نمي كنند. اين برايشان مشكل است. اين نشانه هاي بلوغ يك انقلاب است.

 عزتمندي كشور در گرو پيروي از ولايت فقيه است

اگر انقلاب ما اين مسيري را كه طي كرده، ادامه بدهد، شرايط خيلي از اين وضع فعلي جلوتر خواهد رفت. اما در اين جا دو نكته هست كه بايد عرض كنم: نكته نخست، اين که عرض می کنم تبليغات نيست. من راجع به كساني كه صحبت مي كنم احتياج به تبليغات من ندارند و نه من اهل مداهنه هستم. بعد از سي سال كار اجرايي كه در اين كشور كردم و در فراز و فرود شرايط كشور بودم، به شما مردم عزيز قم عرض مي كنم: عامل استواري ملت ايران و عزت مندي كشور ما در گرو ولايت فقيه بود. ما در كشوري هستيم كه چرخش نيرو در آن زياد است. و اين حسن است. مسئولين ما با رأي مردم عوض مي شوند. نمايندگان مجلس عوض مي شوند. مسئولين ما در رده هاي مختلف از رئيس جمهور گرفته، وزراء و فرمانداران عوض مي شوند، و اين خوب است. در كشورهاي منطقه اي كه ما در آن زندگي مي كنيم، كمتر این گونه كشور دموكراتيك داريم كه هر سال يك انتخابات در آن صورت بگيرد و مردم رأي دهند. نماينده شان را انتخاب مي كنند، وزير با واسطه با رأي مردم انتخاب می شود. رئيس جمهور با رأي مستقيم مردم انتخاب می شود. اما يك نكته هست که اين تغييرات، سلايق مختلف ايجاد مي كند. اين كه شما امروز بعد از بيست و خرده اي سال كار روي دانش هسته اي به اين جا رسيديد، يك عاملي مرتب اين را هدايت مي كرد و گرنه در فراز و فرود دولت ها اين چيزها مي توانست مغفول واقع بشود. آن عامل رهبري بود که در همه شرايط مسائل استراتژيك كشور را رهبري هادي شد و پشتيبان آن بود. دولت ها عوض مي شدند، نماينده ها عوض مي شدند، اما يك جا مسائل اساسي را دنبال مي كرد. ولايت فقيه دخالت در كارهاي اجرايي نمي كند. بعضي ها سال هاي پيش گفتند ولايت فقيه در همه كارها دخالت مي كند و جای ما تنگ شده، نه اين جور نبود. ولايت فقيه دخالت در كارهاي خُرد نمي كند. رئيس جمهور كار خودش را مي كند،  مجلس كار خودش را مي كند. صدا و سيما هم كار خودش را مي كند. درست است که صدا و سيما زير نظر رهبري است، ولي مسئول دارد،  كار خودش را دارد مي كند. رهبري آن جا را اداره نمي كند. مسائل مهمي كه آينده ايران و فرزندان ايران به وسيله او تأمين مي شود، آن را رهبري دنبال مي كند. در شرايط سخت رهبري چه در زمان امام، چه رهبر فرزانه انقلاب آيت الله خامنه اي، اين جايگاه بود كه مراقبت مي كرد تا دست آوردهاي انقلاب حفظ بشود، مأيوس نشوند. روي پاي خودشان بايستند. روحيه داشته باشند. استقامت كنند. نه فقط براي ايران، حتي براي برخي از كشورهاي ديگر. من يك بار ديگر هم عرض كردم، چندي پيش براي غزه به قم آمده بودم. در شرايط سخت لبنان كه فضا خيلي سخت بود و فشارها و بمباران هاي شديد و بمب هاي ده تني كه اسرائيل روي سر مردم لبنان مي ريخت، شرايط بسيار سختي بود. ايستادگي كردن در اين شرايط – ما اين جا مي گوييم ايستادگي ـ آن جا ايستادگي خيلي كار داشت. من با برخي از دوستانمان خدمت رهبر معظم انقلاب رسيديم و گزارشي از وضعيت لبنان و شرايط آن جا ارائه كرديم. در آن شرايط سخت، ايشان چند نكته گفتند كه اين چند تا نكته سرنوشت موضوع را عوض كرد. چند نكته هم نكات ديني بود. نقشه عملياتي نبود، نكته ديني بود كه شما در چه شرايطي هستيد و اين طراحي از كجا شده و راه تان هم استقامت است. و اگر استقامت كنيد، جنود الهي به سمت اينها خواهد آمد. اين چند نكته سرنوشت كار را عوض كرد. همه فهميدند بايد چه كار كنند. اين دست آورد ولايت فقيه است. اين عاملي است كه بايد به آن توجه كرد. عامل وحدت ملي ما، عامل استقامت و سرافرازي ما همين نظريه است. اين نظريه ولايت فقيه خيلي ارزشمند است. اين كه در رأس كشور يك فقيه جامع الشرايطي باشد كه از هواها بيرون باشد. دل در گرو اسلام داشته باشد. مصالح مؤمنين و مسلمين را در نظر داشته باشد و هادي او باشد. اين خيلي ارزشمند است. عامل پيشرفت آينده ما، باز هم توجه به همين رشد است. دولت ها و مجلس و اينها ممكن است بيايند و بروند و خيلي اشكالات هم داشته باشند، اما آن نقطه،  نقطه اتكاي ملي ماست. همان چيزي كه گاهي در داخل به سمت او تك تيراندازي مي كردند. براي اين كه اين جايگاه را تخريب كنند چون غربي ها مي دانستند نقطه استقامت ملي ما اين جاست. بايد اين را تخريب كنند.

 امروز وظيفه يك نيروي انقلابي دعواهاي حاشيه اي و سياسي نيست

نكته دوم كه مي خواستم عرض کنم این است: دولت هاي مختلف در اين سال هاي اخير، سال هاي پس از انقلاب، آمدند و با سلايق مختلف خدمات زيادي هم انجام دادند. نقايصي هم داشتند. يكي از بخش هايي كه بايد به آن توجه كرد، اين است كه چون اينها نمايندگان مردم بودند براي آبادي كشور انتخاب شده بودند. اما در كنار تلاش هايي كه براي آبادي كشور و كمك به محرومين داشتند، نقايصي هم داشتند. اولاً، اين نقايص ربطي به جايگاه رهبري ندارد، چون رهبري همه را آزاد مي گذارد كه هر كسي در مسئوليت خودش،  خودش را نشان بدهد. ثانياً، بايد قبول كرد كه به ميزان پيشرفت هايي كه در عرصه هاي مختلف داشتيم، در بخش اقتصادي نقايصي داشتيم. اين نقايص را جبران كرديم. اگر در دهه چهارم همت مان همان چيزي باشد كه رهبر معظم فرمودند؛ يعني آن سند چشم انداز، ايران از نظر اقتصادي و فن آوري به جايگاه برتر در منطقه برسد، آيندة اين كشور تنظيم مي شود. موقعیت مان تثبيت مي شود. لذا امروز وظيفه يك نيروي انقلابي دعواهاي حاشيه اي و سياسي نيست. مسابقه براي خدمت است. داشتن نظر براي اين كه چه طور كشور را آباد بكنيم. و به جاي خط بازي توسعه بدهيم. خط بازي امروز به درد ملت نمي خورد. آن چه كه در دهه چهارم باعث عزت كشور ما مي شود، اين است كه اين دستاوردهاي گذشته را حفظ كنيم، وضعيت اقتصادي كشور را ثبات بدهيم و پيشرفت داشته باشيم. راه حل آن هم همان سياست هايي است كه رهبر معظم ابلاغ كردند؛ یعنی سياست هاي اصل چهل و چهار. همه بايد دنبال آن باشيم كه آنها را اجرا كنيم. اگر آنها اجرا بشود، اقتصاد كشور روان مي شود. توليد راه مي افتد. لازم نيست براي سر پا نگه داشتن اقتصاد يك پولي به كشور تزريق بكنيم. براي اين كه مُسكّن وار آن را نگه داريم. اقتصاد پويا اقتصادي است كه روي پاي خودش بايستد. گردش اقتصادي وجود داشته باشد. سياست هاي اصل چهل و چهار عامل ايجاد گردش اقتصادي و رونق اقتصادي است. براي اين كار بايد دست همة مديراني را كه مي توانند در اين زمينه خدمت بكنند بفشاريم. به جاي اين كه ترك كنند و خط بازي در بياورند، بايد همه را به كار دعوت كنند. هر كسي مي تواند يك بخشي از كشور را آباد كند از او استفاده كنند. تنگ نظري در اين زمينه به ضرر انقلاب است. يك انقلابي امروز بايد زمينه هاي حضور همه نيروهاي فعال و مديران قابل و باعُرضه را فراهم كند. براي كسي جا تنگ نكنند، سخت نگيرند. فكر نكنند اگر مثلا مديري كه زحمت كشيده به درد مي خورد، اينها را هي طرد كنيم، كشور ما آباد مي شود. ايران اين قدر بزرگ است كه شما همه اين مديران را مي توانيد به كار بگيريد تا برسيد به آن جايي كه در سند چشم انداز ذكر شده. رسيدن به سند چشم انداز رشد هشت و نه و ده درصدي نياز دارد و خيلي كار بزرگي است. همه نيروها را بايد به كار گرفت. آن وقت اقتصاد متحول مي شود. ما الآن در اين زمينه نقص داريم. همت بايد كرد براي اين كه ما آن سياست ها را اجرا بكنيم تا شرايط تغيير بكند. اميدواريم با همت مردم، با همت مسئولين و با همدلي اين مسير هموار بشود؛ و اين مشكلاتي كه در كشور وجود دارد حل شود. مشكلات اقتصادي بسياري از مردم رفع بشود ان شاءالله. راهش هم در همين است.

يكي دو نكته هم در مورد استان قم عرض بكنم. ديدم آقاي شهردار هم اين جا تشريف دارند. اين عزيز زحمت زيادي مي كشد بايد قدر ايشان را هم دانست. من حس كردم كه واقعاً آقاي شهردار تلاش خوبي براي آبادي شهر قم انجام مي دهد. من به سهم خودم از ايشان تشكر مي كنم. گام هاي خوبي هم برمي دارد، با ايشان ارتباط دارم، بعضي از مشكلات شان را هم مطرح مي كنند، ما هم در سطح ملي دنبال مي كنيم كه مشكلات ايشان حل بشود. گره هاي كوري در قم از نظر شهري وجود دارد كه من خيلي اميدوارم كه با همت ايشان و با كمك هايي كه دارد مي شود حل بشود، مثل بزرگراه عمار ياسر كه اعصاب قمي ها را حسابي خرد كرده. يا همين طرح حرم تا حرم، يا بافت هاي فرسوده و يا مشكلاتي كه در شهر یا شهرک پرديسان هست، مشكلاتي كه در نيروگاه هست، و بايد به آن ها رسيد، مسائل رفاهي آن جا،  مسائل درماني آن جا، تقويت اين نيرو به نظر من يك وظيفه است و ما اميدواريم كه خود آقاي شهردار هم كارهايي را كه مي كنند، برای مردم توضیح بدهند و مردم را اميدوار كنند تا پشتيبان ايشان باشند تا موفق باشند.

در مورد آب قم هم الحمدلله گام هاي خوبي برداشته شده. مسير از حالت بن بست در آمده و شرايط دارد هموار مي شود. پيمان كارها مشغول كار هستند. اميدواريم اين نگراني مردم قم هم مرتفع بشود.

يكي از دغدغه هايي كه من از ماه ها قبل خدمت شما عرض مي كردم و الآن هم مي گويم و پيگير هم هستم، اين است كه قم از نظر صنعتي هم بايد رشد كند. رشد صنعتی قم تبايني با فرهنگي بودن قم ندارد. برخي چنين القاء  مي كنند که چون قم يك قطب فرهنگي است، پس به حوزه صنعت نپردازد. مانعۀ الجمع نيست. لذا تلاش ما اين است كه سرمايه گذاري هاي صنعتي را در قم زياد كنيم. ما پيگير هستيم كه صنعت گرها بيايند سرمايه گذاري كنند و برخي از مشكلات شان را هم داريم رفع مي كنيم كه بايد زمينه هاي بارور كردن اقتصاد قم را هم فراهم بكند. اگر مي خواهيم شغل ايجاد بشود، بايد صنعت اين جا در كنار كشاورزي راه بيفتد. ظرفيت كشاورزي قم يك حدي دارد، ظرفيت زيارتي قم يك حدي دارد و از نظر صنعتي هم بايد به آن توجه بشود. گول اين را نخوريم كه چون ما فرهنگي هستيم صنعت نمي خواهيم. صنعت مي رود اصفهان، مي رود شهرهای دیگر. مردم قم بايد تكيه گاه صنعتي هم داشته باشند. برخي از مشكلات از نظر گاز و آب و اينها براي اين مراكز هم وجود دارد كه دارد پيگيري مي شود. تا حل  شود. يك مشكلي قاليبافان قم داشتند كه من از نزديك وضعيت آنها را ديدم. واقعاً افراد مستضعف و محرومي هستند. صنعت قالي بافي براي قم يك صنعت بومي و ارزشمند است. هنرمند هستند. تمام زندگي شان را براي همين كار مي گذارند. اما مشكلات اساسي داشتند؛ يعني يك قالي باف با يك زندگي حداقلي كار مي كند، اما بيمه ندارد. آينده ندارد. بعد از بررسي هاي مختلف به اين نتيجه رسيديم که طرحي را به مجلس ارائه بدهيم كه كلاً قالي باف ها در كشور از يك بيمه ماندگار برخوردار بشوند كه اين طرح در كميسيون مربوطه ارائه و تصويب شد. دولت هم كمك كرد، نظر موافقي داشت و اميدواريم اين هم در مجلس تصويب بشود و مشكل عده زيادي حل بشود.

آرزو مي كنيم يك روزي، قم يك شهر نمونه اسلامي آباد بشود و از اين گره هايي كه شماها را زجر مي دهد رهايي پيدا كنيد ان شاءالله. مديران استان هم تلاش بكنند، فعال باشند كه اين خواسته مردم شريف قم محقق بشود. ما هم در خدمت شان هستيم.

از خداوند متعال توفيق همه شما را خواستاريم!

از خداوند مي خواهيم كه دل هاي ما را به نور ايمان منور گرداند!

از خداوند مي خواهيم كه اسباب سرفرازي و سربلندي ملت عزيز ايران را فراهم گرداند!

ازخداوند مي خواهيم كه طول عمر با عزت به رهبرمعظم انقلاب عطا فرمايد!

و السلام عليكم و رحمۀ الله و بركاته

لینک کوتاه

♦️نشانی: قم: خیابان دورشهر – میدان رسالت – موسسه آموزش عالی طلوع مهر – مجمع پیروان امام و رهبری استان قم
🔹تلفکس: 02537831421

🔹کانال تلگرام مجمع: https://t.me/mhp_ir

کلیه حقوق مادی و معنوی این پایگاه اطلاع‌رسانی برای مجمع پیروان امام و رهبری استان قم محفوظ است.

Template Design:Dima Group