امام علی علیه السلام

اِصبِر عَلى مَرارَةِ الحَقِّ وَ ایاک اَن تَنخَدِعَ لِحَلاوَةِ الباطِلِ

تلخى حق را تحمل کن، و مبادا که فریب شیرینى باطل را بخورى.

مشروح سخنرانی آیت الله سعیدی – شب اول فجر 89

چكيده:
تولیت آستانه مقدسه که در ایام شهادت امام رضا سخن می‌گوید با عرض تسلیت این غم جانکاه به محضر امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ سخنش را آغاز می‌کند. قیاس بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان و انقلاب جمهوری اسلامی ایران محور اصلی سخنرانی آیت الله سعیدی است که به روشنی سرچشمه روند این جنبش را نشئت گرفته از انقلاب اسلامی در ایران می‌داند. وی می‌گوید احترام به مسئولین نظام در اقصی نقاط دنیا ثمره اقتدار جمهوری اسلامی است و ضرورت شکرگزاری این نعمت الهی را یادآور می‌شود.

از ديدگاه امام جمعه قم روحانیت شیعه بر خلاف سایر ادیان مدافع حقیقی اسلام بوده و معتقد است انقلاب مردم در مصری که به تشیع نزدیک بودند، شتاب بیشتری گرفت. وی سرچشمه پیروزی حق علیه باطل در جمهوری اسلامی ایران را اقتدار مرجعیت شیعه می‌داند و از قم به عنوان شهری یاد می‌کند که زمانی به مرجعیت بها داد که سایر بلاد در غفلت بودند.
تولیت آستانه قم در ادامه با تبیین برکات وجود قبور اهل بیت در ایران به بیان گوشه‌ای از مظلومیت امام رضا می‌پردازد و با اشاره به خباثت و کینه درونی مأمون، خلیفه عباسی، داستان ولایت‌عهدی اجباری آن امام همام را تقریر می‌دارد.
کليدواژها: انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی، روحانیت شیعه، امام رضا،
اهل بیت.
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
در ابتدا شهادت حضرت علی بن موسی الرضا را خدمت بقیةالله الاعظم امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ و سپس خدمت مقام
معظم رهبری، مراجع عظام و شما حضار محترم تسلیت عرض می‌کنم. خوشحالم در مجلسی که به احترام اهل بیت و همچنین دهه‌ی مبارک فجر برپا شده، شرکت می‌کنم. سعادتی دست داد تا به مناست این ایام از وجود مقدس حضرت ثامن الحجج، سخنی در جمع شما به میان بیاورم. امیدوارم این نشست‌ها، گفتگوها و برنامه‌ها مورد رضای خدای متعال قرار گیرد.
دهه‌ی مبارک فجر از ایامی است که به تصریح قرآن کریم که توصیه فرمودند: (وَذَكِّرْ‌هُم بِأَيَّامِ اللَّـهِ) ، باید آن را یادآوری کنیم؛ به خصوص این که بعضی از حضار محترم، از جمله جوانان و نوجوانان عزیز ما در آن دوران حضور نداشتند. باید یادآوری کنیم که بر این مملکت چه گذشت و چه خاطرات و خطراتی را پشت سر گذاشتیم، تا بدانیم که امروز از این نظام مقدس جمهوری اسلامی که به عنوان امانت در دست ماست، چگونه محافظت کنیم.
الحمدلله به برکت انقلاب اسلامی به رهبری امام و به برکت مراجع عظام و شهیدان و ایثارگران، امروز انقلاب با دستان پربرکت و مقتدر رهبر عزیزمان به راه خودش ادامه می‌دهد.
انقلاب اسلامی، الگوی بیداری
امیدوارم حوادثی که به تازگی در منطقه اتفاق افتاده، با همت مردم، دعای شما و کمک‌های جهان اسلام به پیروزی نهایی برسد. خدا می‌داند چه برکت و خیری برای جهان خواهد داشت و چه مشوّقی برای شما مردم است؛ وقتی می‌بینید انقلاب‌تان چگونه در جهان الهام‌بخش شده است. شما به الگو و اسوه‌ای برای همه‌ی مردم تبدیل شده‌اید.
این‌ طور نیست که به واسطه‌ی عمل شخصی در تونس چنین نهضتی شروع شده و گسترش پیدا ‌کند. عمل آن شخص چنین قدرتی نداشت، بلکه یک بهانه بود. قدرت این نهضت‌ها از اسلام و انقلاب و نهضت شما مردم است.
این سبکی که اکنون در مصر، یمن، تونس، الجزایر و جاهای دیگر ملاحظه می‌کنید، این مدل از انقلاب، با تکبیر و با نماز و با نمادهای اسلامی مختص به ایران اسلامی است و قبلاً در جای دیگری اتفاق نیفتاده است. در مصر رئیس جمهور محبوب‌شان جمال عبد الناصر با کودتا سرکار آمد. در لیبی محمد قذافی با کودتا سرکار آمد. در سوریه هم همین‌جور بود؛ مردم نقشی نداشتند. ولی ملاحظه می‌کنید که امروز، در براندازی رژیم‌های مزدور سبک عوض شده است. دقیقاً همان سبک اسلامی که در ایران امام آن را هدایت و رهبری کرد، امروز الگو و اسوه شده است. امروز کلام امام، آرام‌بخش و هدایت‌گر است. امروز رهبر شما با کلمات‌ و موضع‌گیری‌هایشان هدایت‌گر و روشن‌گرند.
منشأ عزت و اقتدار مسئولان نظام
مسئولین نظام ما هرجا که می‌روند، مورد عزت و احترام قرار می‌گیرند. به عنوان نمونه وقتی رئیس جمهور محبوب و عزیز ما به لبنان وارد شد، مانند این بود که وارد یکی از استان‌های کشورمان شده است. این‌ها به برکت انقلاب است و مسئولین ما باید آن را قدر بدانند. این قدرت از اسلام، شهدا، قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت برای نظام و مسئولین آن به دست آمده است.
مسئولین ما قدر این نعمت را بدانند و به نام خودشان ننویسند که اکرام و احترام به خاطر آن‌ها نیست، بلکه این عزت برای خدا، انقلاب و نظام است. اگر هم روزی دست از پا خطا کنند، مردم به آن‌ها پشت
می‌کنند. مردم مطیع و مرید خدا، پیغمبر، اهل بیت و ولی فقیه هستند و این عزتی که مسئولین نظام ما دارند، به برکت این نعمت‌هایی است که عرض کردم.
(لَئِن شَكَرْ‌تُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ).  مردم و مسئولین اگر شکر این نعمت را با حفظ ارزش‌ها، همدلی و وحدت به جا بیاورند، آن وقت می‌ببینند که خدای تعالی به آن‌ها برکت می‌دهد؛ ببینید در این ایام خدای تعالی چه برکتی به انقلاب ما در کشورهای اسلامی داده است.
البته اکنون در مصر هیچ رهبری نهضت اسلامی مردم را اداره نمی‌کند و همه نگرانی‌ها همین جاست که خدایی نکرده افراد فرصت‌طلب؛ از قبیل ملی‌گرایان، روشنفکران و مزدوران در رأس کار قرار گیرند.
استقلال روحانیون شیعه
این از افتخارات مکتب تشیع است که روحانیونش را طوری در چارچوب قوانین و مقررات قرار داده است که مستقل باشند، وابسته نباشند و سر سفره کسی ننشینند. اکنون مرجعیت شیعه، علما و روحانیون ما سر سفره‌ی ولی عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ هستند. مردم وجوهات شرعیه و سهم مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ را از مال حلال و طیّب خودشان به ‌عنوان ادای دین تقدیم مراجع می‌کنند؛ مراجع تقلید هم در حق مردم دعا می‌کنند که خدا به کسب و کار و روزی و حقوقشان برکت دهد و سپس این وجوهات را بین طلبه‌ها تقسیم می‌کنند و می‌گویند: درس بخوانید برای خدا و برای این مردم کار کنید. این نظام روحانیت ماست. این روحانیت همیشه مدافع مردم و اسلام است.
در الازهر مصر تا چند روز پیش عالمان‌شان فتوا می‌دادند که قیام علیه حکومت حسنی مبارک حرام است. ببینید مزدوری تا چه حد است؛ گفتند: قیام کردن علیه حسنی مبارک خائن، حرام است. یعنی مردم دارند حرکت می‌کنند، ولی این‌ها هنوز اندرخم یک کوچه‌اند که آیا از حسنی مبارک دفاع کنند؟ چون ولی امرشان است، از او روزی می‌گیرند، به او وابسته هستند، دم از او می‌زنند.
این افتخار روحانیت و مرجعیت شیعه است و این‌ها باید پاس داشته شود. باید این حریم‌ها حفظ شود و این که مراجع عظام ما و رهبر معظم انقلاب بر این قسمت‌ها در بخش روحانیت تأکید دارند، علتش این است. روحانیت باید همیشه این استقلال را حفظ کند تا بتواند مدافع اسلام و مصالح مردم باشند. این نکته‌ی خیلی مهمی است.
رابطه‌ی تفکر شیعی با نهضت‌های اسلامی
این ایام متعلق به آقا امام هشتم نیز هست. ادای دین کنیم و حق نمک را به جا آوریم که هم این بزرگوار و هم خواهر ایشان حضرت معصومه ـ بر هر دو سلام و درود خدا باد ـ خیلی به گردن ما ایرانی‌ها حق دارند. ما چند وقت پیش خدمت مقام معظم رهبری مشرف بودیم برای انتصاب جهت تولیت. ایشان فرمودند: به این بی‌بی و آستانه مقدسه باید خیلی خدمت کرد. ایشان و حضرت رضا نقش عظیمی برای تحقق انقلاب داشتند، مخصوصاً با ویژگی‌هایی که قم دارد، موجب شد که مرکزیت انقلاب در آن پدید آمد.
مقام معظم رهبری فرمودند: اگر حق بزرگ‌تر از حق انقلاب و نهضت را بخواهیم برای این دو؛ یعنی حضرت رضا و حضرت معصومه قائل شویم، این است که به برکت این دو نفر تشیع استمرار یافته است. این دو بزرگوار در ایران استمرار تشیع را تضمین کردند.
چند وقت پیش خدمت حضرت آیت الله جوادی آملی ـ حفظه الله ـ بودم. ایشان فرمودند: این عزت، تدین و التزامی که مردم ایران به ولایت دارند، به برکت اهل بیت و امّام‌زاده‌هایی است که در گوشه و کنار این مملکت دفن هستند. و نیز فرمودند: شما دقت کنید در جاهایی که امّام‌زاده صحیح النسب و اصیلی دفن نشده، آن‌جا حتی از نظر مذهب، یک مذهب دیگری دارند؛ اگر تشیع در ایران استمرار پیدا کرد، به برکت این‌هاست.
علت این که در انقلاب کشورهای اسلامی، انقلاب مردم مصر اوج گرفته و از همه جا بیشتر نمود دارد، این است که این‌ها به شیعه نزدیک‌ترند. حدود نود درصد از مردم مسلمان مصر، مذهب شافعی دارند و شافعی‌ها به تشیع نزدیک‌ترند و از آن طرف مصر شش میلیون سید دارد. هزار سال پیش حکومت فاطمی‌ها در مصر بر پا شد و سادات فاطمی آن‌جا حکومت داشتند و این دانشگاه الازهر مصر نامش را از نام مبارک حضرت فاطمه زهرا گرفته است؛ برای این‌که این تشکیلات خیلی در جامعه مصرتأثیرگذار بود.
در زمان حضرت آیت الله بروجردی هم بعضی‌ها یادشان هست که در مصر نسبت به تشیع گرایش بیشتری وجود داشت. زمانی که انور سادات و حسنی مبارک سر کار آمدند، این‌ها را به ستمی کشاندند که اکنون مردم علیه این نظام پلید و حاکمشان قیام کردند.
منظور این‌که اهل بیت، سادات و کسانی که به ائمه نزدیک هستند، هرکجا که حضور داشته باشند، مردم گامی، بلکه گام‌هایی به حق و حقیقت نزدیک‌ترند و امید بیشتری به انقلاب‌ در آن‌جا می‌رود. امروز باید دعا و کمک کنیم، به هر شکلی که می‌شود این‌ها به پیروزی برسند. در این صورت می‌بینید که در خط مقدم جبهه‌ی اسرائیل چه اتفاقی خواهد افتاد.
مقام معظم رهبری امروز در سخنانشان بیان فرمودند که اگر این حکومت ساقط شود، اتفاق عظیمی در منطقه رخ داده است. اسرائیلی‌ها می‌فهمند این انقلاب و این نهضتی که در مصر اتفاق افتاده، چه به روزگار آن‌ها خواهد آورد. دعا کنید و با همدلی و وحدت قدر نظام، مسئولین و رهبرتان را بدانید. اگر چنین رهبری در جهان اسلام برای همه‌ی کشورها نفوذ کلمه داشته باشد، بیش از این‌که اکنون دارد، این نهضت‌ها زودتر به پیروزی می‌رسیدند.
در برنامه‌ای که از تلویزیون پخش شد، یک آقای سوریه‌ای چند بار اسم رئیس جمهور ما را به ‌عنوان نمادی که اسرائیل از او وحشت دارد، می‌آورد. ببینید خدا چه عزتی به ما عنایت کرده که مسئولین ما در دنیا الهام‌بخش هستند. این‌ها نعمت‌هایی است که باید قدر بدانیم. به همین جهت من از امام هشتم مطالبی را به محضرتان تقدیم می‌کنم.
امام رضا و مناظره با علمای سایر مذاهب
می‌دانید که در طول تاریخ تلاش وسیعی شد تا اهل بیت قدرت فرهنگی و ملی و اجتماعی خودشان را به ‌دست نیاورند، وگرنه هیچ وقت مثل مأمون و هارون الرشید به حکومت نمی‌رسیدند. این‌که می‌گویند مأمون دانش‌دوست بود و لذا جلسات علمی، مباحثه و مناظره بین ادیان و مذاهب مختلف تشکیل می‌داد، اصلاً این طور نبود. او می‌خواست کاری کند که امام هشتم در یکی از این جلسات مغلوب شود و نتواند جواب بدهد و مأمون علیه امّام استفاده کند.
ابوالصلت  هروی می‌گوید: «کان الرضا یکلّم الناس بلغاتهم وکان والله أفصح الناس وأعلمهم بکلّ لسان ولغة؛ امام رضا با مردم با زبان‌های خودشان سخن می‌گفت و به خدا قسم او فصیح‌ترین مردم و آگاه‌ترین آنان به هر زبان و لغتی بود». وقتی امام هشتم وارد بحث با این افراد می‌شد، آن‌چنان به زبان خودشان زیبا سخن می‌گفتند که به هر زبانی و به هر لغتی افصح الناس بودند.
زمانی حضرت به نوفلی فرمود: «أتحبّ أن تعلم متی یندم المأمون»؛ می‌خواهی به شما بگویم که مأمون از این جلسات مناظره و از این مباحث علمی که راه انداخته، کی پشیمان می‌شود؟ راوی می‌گوید: عرض کردم: بفرمایید. فرمود: «إذا سمع احتجاجی علی أهل التوراه بتوراتهم، و علی أهل الانجیل بإنجیلهم، و علی أهل الزبور بزبورهم». بعد فرمودند: «إذا قطعت کلّ صنف و دهدت حجّته و ترک مقالته و رجع إلی قولی علم المأمون انّ الموضع الّذی هو بسبیله لیس بمستحقّ له» ؛ وقتی که من با عالمان ادیان مختلف بحث کنم و احتجاجات و ادله‌ی آن‌ها را محکوم کنم و برآن‌ها چیره شوم، آن وقت مأمون خواهد فهمید که آن‌چه را که او بر آن تکیه زده (یعنی ولایت و امامت و رهبری جامعه)، شایستگی آن را ندارد. وقتی مردم بفهمند علم و قدرت کجاست، مأمون از این که جلسات مناظره را به راه انداخته، پشیمان می‌شود.
مأمون به فضل بن سهل دستور داد که خیلی به امام خیانت و آزار و اذیت برساند. وی به فضل گفت: علمای ادیان و مسلک‌های مختلف را برای مباحثه با امام هشتم جمع کن و آن‌ها را مجبور کن که به جلسه بیایند. از آن طرف به حضرت می‌گفت که اگر مایلید، در جلسه شرکت کنید. آن دانشمندان را مجبور می‌کرد که به جلسه بیایند؛ ولی به امام
رضا می‌گفت: اگر مایلید شرکت کنید؛ برای این که اگر امام شرکت کند و در مناظره کم بیاورد، مأمون لذت می‌برد و اگر ایشان قبول نکند که به جلسه بیاید، بازهم مأمون به هدفش رسیده و می‌گوید امام هشتم حاضر نشد با این‌ها بحث کند.
حضرت به شخصی که نزد ایشان بود، فرمودند: به نظر شما چرا مأمون این جلسه را برگزار کرده است؟ «فقلت: جعلت فداک یرید الامتحان»؛ می‌خواهد شما را امتحان کند. «فقال لی: یا نوفلی أتحبّ أن تعلم متی یندم المأمون»؛ می‌خواهی به شما بگویم کی مأمون پشیمان می‌شود و همان جمله‌ای که در قبل گفتم را فرمودند.
درباره‌ی نقشه مکارانه‌ای که مأمون برای امام کشیده بود، ابوالصلت هروی می‌گوید: مأمون به حضرت رضا گفت: «فإن لم تقبل الخلافة ولم تحبّ مبایعتی لک فکن ولی عهدی لتکون لک الخلافة بعدی».
هوشیاری مأمون نسبت به سایر خلفای عباسی
رفتار مأمون با حکام قبلی متفاوت بود. قبلی‌ها خیلی خشن و با زور و قلدری وارد می‌شدند؛ امّا مأمون همه‌ی این‌ها را خوانده و مطالعه کرده بود. او از نظر دانش سطح بالایی داشت و انسان باهوشی بود. مأمون و امین هر دو پیش یک استاد درس می‌خواندند. استاد به مأمون بیشتر علاقه داشت.
روزی ‌هارون الرشید از استاد پرسید: چه شده این‌قدر به مأمون اظهار ارادت می‌کنی؟ امین هم پسر من است. مأمون یک رگش به ایرانی‌ها می‌رسید، ‌هارون کمی وحشت کرده بود که نکند قضیه‌ای در کار است. استاد گفت: چون مأمون خیلی باهوش‌تر از امین است، اگر بخواهید با امتحانی این را به شما نشان می‌دهم.
این‌ها در جلسه درس دو کرسی داشتند؛ مأمون و امین، روی کرسیچه‌ها می‌نشستند و معلم برای‌شان درس می‌گفت. روزی استاد در حضور ‌هارون، زیر پایه‌های کرسی امین چهار آجر گذاشت و زیر پایه‌های کرسی مأمون چهار سکه گذاشت و روی آن‌ها را پوشاند. وقتی این‌ها وارد شدند، امین رفت و نشست و اصلاً نفهمید که ارتفاع کرسی تغییری پیدا کرده است، ولی مأمون به محض این‌که نشست، نگاهی به آسمان و نگاهی به زمین کرد. استادش پرسید: به چی نگاه می‌کنی؟ گفت: یا به اندازه یک سکه آسمان آمده پایین یا به اندازه یک سکه صندلی بالا آمده است. لذا برخورد مأمون با امام هشتم نسبت به بقیه‌ی حاکمان متفاوت بود.
مأمون به امام هشتم گفت: اگر خلافت را قبول نمی‌کنی، «ولم تحبّ مبایعتی لک»؛ نمی‌خواهی من با تو برای خلافت عهدی بیعت کنم، «فکن ولی عهدی»؛ تو ولی عهد من باش، «لتکون لک الخلافة بعدی»؛ بعد از من شما خلیفه شوی. فقال الرضا: «والله لقد حدّثنی أبی عن آبائه عن أمیر المؤمنین عن رسول الله: أنا أخرج من الدنیا قبلک مقتولاً بالسم مظلوماً تبکی علیّ ملائکة السماء وملائکة الأرض و اُدفن فی أرض غربة الی جنب ‌هارون الرشید»؛ امام فرمود: این‌که قبول نمی‌کنم به خاطر این است که قسم به خدا پدرم از آبائشان از امیرالمؤمنین، از رسول خدا، این‌طور به من خبر دادند که من قبل از تو از دنیا خواهم رفت و مظلومانه با سم من را می‌کشند و فرشتگان آسمان و زمین بر من گریه می‌کنند و من در یک سرزمین غریب کنار قبر پدرت‌ هارون الرشید دفن می‌شوم. «فبکی المأمون»؛ مأمون گریه‌اش گرفت. آدم‌های منافق این‌طور گریه می‌کنند.
مأمون گفت: «ثمّ قال له: یابن رسول الله ومن الّذی یقتلک أو یقدر علی الاسائة إلیک و أنا حیّ»؛ چه کسی جرأت دارد شما را بکشد؟ چه کسی جرأت دارد به شما بی‌ادبی کند؟ تا من زنده هستم از چیزی ناراحت نباش. «فقال الرضا: إنی لو أشاء أن أقول من الذی یقتلنی لقلت»؛ امام فرمود: من اگر بخواهم، می‌توانم بگویم چه کسی من را می‌کشد. «فقال المأمون: یابن رسول الله انّما ترید بقولک هذا اتخفیف عن نفسک و دفع هذا الأمر عنک»؛ گفت: نه شما خلافت یا ولی‌عهدی را قبول نمی‌کنی، تا من را خراب کنی، می‌خواهی من را زایل کنی، چرا؟ «لیقول الناس عنک زاهد فی الدنیا»؛ می‌خواهی این طوری تبلیغ کنی که من زاهد هستم و دنیا را نمی‌خواهم.
فقال الرضا: «والله ما کذبت منذ خلقنی ربّی عز وجل»؛ امام فرمود: به خدا قسم از زمانی که خدا من را آفریده، دروغ نگفتم. «و ما زهدت فی الدنیا لدنیا»؛ من به خاطر دنیا و انگیزه‌های دنیایی که مردم من را دوست داشته باشند و درباره‌ی من حرف بزنند، نیامده‌ام. این‌طور نیست که زهد دنیایی را پیشه کنم. «و أنا أعلم ما ترید»؛ مأمون! من می‌دانم تو در پس این دعوت‌ها و حرف‌هایت چه نیتی داری؟
جلسه جدی‌تر و هیجانی‌تر شد. امام چون این جسارت را دید و مأمون به حضرت بی‌ادبی کرد، حضرت فرمودند: من می‌دانم منظور تو از این دعوت چه چیز است. «فقال المأمون: و ما اُرید»؛ مأمون گفت: من چه قصدی از دعوت شما دارم؟ «قال: الامّان علی الصدق؟»؛ امام فرمود: به من امّان می‌دهی که راستش را بگویم و واکنش نشان ندهی؟ قال: «لک الامّان»؛ امان دادم به تو که هرچه می‌خواهی بگویی، من واکنشی نشان نمی‌دهم.
امام فرمود: «ترید بذلک»؛ تو می‌خواهی من را به عنوان ولی‌عهد خودت معرفی کنی و قصد شما این است که «ان یقول الناس: انّ علی بن موسی لم یزهد فی الدنیا بل زهدة الدنیا فیه»؛ شما هدف‌تان این است که من خلافت را بپذیرم بعد بین مردم این طوری شایعه کنی و بگویی: ایها الناس! این‌ها که دم از خدا و زهد می‌زدند، به خاطر این بود که دنیا گیرشان نمی‌آمد. ببینید اکنون که من دنیا را به ایشان پیشنهاد کردم، چه
جوری چسبیدند و قبول کردند. زهد این‌ها به خاطر دنیا بود نه به خاطر خدا. «بل زهدة الدنیا فیه علی تران کیف قبل ولایة العهد طمع فی الخلافة»؛ تو می‌خواهی در بین مردم این‌طوری بازتاب بدهی و بگویی: ببینید مردم! علی بن موسی الرضا ولی عهدی را پذیرفته به طمع این‌که مأمون بمیرد و او خلیفه بعدی شود. این‌ها دعوایشان با ما، با بنی امیه، با بنی عباس، سر دنیاست.
به محض این‌که این جمله را گفتند، در روایت دارد که «فغضب المأمون»؛ مأمون عصبانی شد، چون امام هشتم دستش را خوانده بود. «ثمّ قال: عندک تتلقّی لی أبداً بما أکره و قد امنت ستوتی فبالله اقسم لئن قبلت ولایة العهد الا أجبرتک علی ذلک»؛ وقتی مأمون دید که امام هشتم دستش را خوانده، شروع کرد به تهدید کردن که یا ولایت عهدی را قبول می‌کنی، «فان فعلت»، اگر این‌کار را قبول کردی، که هیچ وگرنه «ضربت عنقک»؛ گردنت را می‌زنم.  می‌بینید با حجت خدا، ولی الله اعظم، امام هشتم چه برخوردی داشت.
انقلاب اسلامی میراث خون شهدا و عنایات اهل بیت
امامان ما با این زجر و شکنجه دین را حفظ کردند و به دست من و شما دادند. این میراث گران‌سنگ تشیع به برکت این مجاهدت‌هاست. باید در در این ایام، شکر نعمت کنیم. باید در این مجالس همدیگر را به همدلی،  وحدت و تفاهم دعوت کنیم. مقام معظم رهبری هم به مسئولین و مردم توصیه می‌فرمایند با هم باصفا باشند و مسائل‌شان را تریبونی نکنند، با هم یکدست و یکدل باشند؛ چون این دین و انقلاب و تشیع به زحمت به دست من و شما افتاده است.
در بین شما خانواده‌های شهدا، ایثارگران عزیز، جانبازان و رزمندگان دلاور عرصه‌های نبرد هستند. ببینید که خدا چه عزتی به ما داده است. امام هشتم با آن مقام و عظمت‌شان اسیر چنین دیکتاتورهایی بودند و جامعه‌ی اسلامی هم خواب بود. امروز این انقلاب به برکت عنایات اهل بیت و زجرهایی که شیعه در طول تاریخ کشید و مظلومیتی که تحمل کرد، به دست من و شما رسید.
دوران انقلاب و شهدای آن را که یادتان نرفته است؛ شما اکنون این دهه را به عنوان دهه‌ی مبارک فجرگرامی می‌دارید، شما قمی‌ها پیشتاز انقلاب بودید. رحمت خدا بر شما قمی‌ها! به برکت حضور شما مردم، قم مرکزیت پیدا کرد. اکنون دل‌های عاشقان و مشتاقان، و کسانی که می‌خواهند در باب تشیع، اسلام، مرجعیت و روحانیت تلاش کنند، متوجه قم است.
شما قمی‌ها در زمانی که خیلی‌ها علما را رها کرده بودند، پیرو علما و مرجعیت بودید. روحانیت و حوزه‌ی علمیه به برکت وجوهات و اموال پاکی که شما مردم با احترام و اخلاص خرج می‌کردید، پا گرفت.
ما به شهدا، حضرت معصومه، اهل بیت، ایثارگران و رزمندگانمان مدیونیم. امید است همچنان در این سنگر با وحدت و اتحاد و همدلی بمانید که نهضت شما با همه این مشکلاتی که سر راهش است، الهام‌بخش شده است. خداوند ان شاء الله همچنان این پرچم را تا ظهور و قیام مهدی آل محمد ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ برافراشته بدارد و ما را از مدافعان واقعی اهل بیت قرار دهد و نسلمان تا روز قیامت از بهترین شیعیان و فداکاران و رهروان راه قرآن و عترت باشند.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

لینک کوتاه

♦️نشانی: قم: خیابان دورشهر – میدان رسالت – موسسه آموزش عالی طلوع مهر – مجمع پیروان امام و رهبری استان قم
🔹تلفکس: 02537831421

🔹کانال تلگرام مجمع: https://t.me/mhp_ir

کلیه حقوق مادی و معنوی این پایگاه اطلاع‌رسانی برای مجمع پیروان امام و رهبری استان قم محفوظ است.

Template Design:Dima Group